بهترین گزینه برای نیمکت تیم ملی
تاریخ انتشار
شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۳۲
تیم ملی فوتبال ایران مطابق با پنج دوره قبلی حضورش در جام جهانی، این بار در قطر و در ششمین تجربهاش دوباره از مرحله گروهی کنار رفت تا کیروش، مردی که قرار بود قهرمان ایران در این جام باشد، بدون دستاوردی به کارش در جام جهانی پایان دهد. این مرد پرتغالی که یک بار با پرتغال و سه بار با تیم ملی فوتبال ایران فرصت حضور در جام جهانی را به دست آورده، با کارنامهای ضعیف در جام جهانی، دوباره پرسشها درباره تواناییهایش را به خط اول برگردانده است. او فقط یک بار با پرتغال توانسته از مرحله گروهی صعود کند که حاصل همان جام هم برایش یک برد مقابل کرهشمالی بود و دو تساوی و یک شکست.
با این وجود، در این دوره، مسئولان فدراسیون فوتبال، تعدادی از بازیکنان تیم ملی و البته عدهای از مسئولان دولت با امید به اینکه این بار این مرد پرتغالی میتواند گرهگشا باشد، در تحلیلی که اشتباه از آب درآمد، او را بعد از دو ناکامی به همراه تیمهای کلمبیا و مصر به ایران برگرداندند. حضور کیروش اگرچه دیسیپلین موجود در تیم ملی را افزایش داد، ولی در نهایت با یک ناکامی دیگر همراه شد تا مشخص شود شانسهایی که افراد مذکور برای کیروش از یک سو و تیم ملی ایران از سوی دیگر متصور بودند، همگی ساختگی بود و نتیجهای دربر نداشت. تنها تفاوت حضور این دوره کیروش در فوتبال در مقایسه با دورههای قبلی، این است که به گواه مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، قرار است دستمزدی منطقی به این چهره نامآشنای پرتغالی پرداخت شود. اما اگر این فرض از بین برود و قرار باشد تصمیمی دلسوزانه برای تیم ملی ایران گرفته شود، چه باید کرد؟ چه کسی را باید بهعنوان سرمربی انتخاب کرد و این انتخاب یا قرارداد جدید چه مدتی باید اعتبار داشته باشد؟ اینها پرسشهایی است که پاسخ روشنی نمیتوان به آنها داد. با توجه به فضای کنونی و طرح موضوعاتی درباره تیم ملی، سخت است مربی ایرانی توانایی داوطلب شود که هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد. به غیر از این افراد که دایرهشان چندان گسترده نیست، اگر قرار باشد فردی ایرانی خارج از محدوده نامآشناها و رزومهدارها، روی نیمکت بنشیند، تضمینی برای موفقیت نیست و از طرفی ضمانتی هم از سوی بازیکنان نخواهد بود که اجازه دهند او سرمربی بماند. آنهایی که چنین فرضیهای را هم شتابزده توصیف میکنند، بهتر است سرنوشت دراگان اسکوچیچ در تیم ملی را مرور کنند تا متوجه پسِ پشت پرده شوند.
اکنون با درنظرگرفتن این امر، به نظر میرسد در حالتی که کسی دلش به حال تیم ملی بسوزد، باید دوباره سراغ گزینهای خارجی برود؛ مردی که توانایی لازم برای ساختن و نتیجهگیری با ایران را داشته باشد. در این زمینه میتوان گزینههای متعددی را قطار کرد و از آنها به عنوان مربیان بزرگ و کارنامهدار نام برد، ولی خطر و ریسک این ماجرا مربوط به جایی است که فدراسیون مهدی تاج قرار است پایهگذار چنین قراردادی باشد. بر کسی پوشیده نیست که پای این فدراسیون در پرونده ویلموتس گیر است و نحوه بستن قرارداد آنها هنوز هم ابهامات فراوانی دارد. پس، آوردن یک مربی بزرگ که اتفاقا رقم قرارداد بزرگی هم داشته باشد، به قدر کافی ریسک دارد و نیاز به بررسی فراوان.