تمام گروههای سنی با اعتراضات شکل گرفته همدلی دارند
تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۹
نشستی با عنوان «ماهیت اعتراضات» توسط انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد و رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و سه تن از دیگر اساتید جامعهشناسی به بررسی ریشههای اعتراضات شکل گرفته پس از فوت مهسا امینی پرداختند و ضمن اشاره به ناامیدی جامعه از اصلاحاتی که از سالهای دهه ۷۰ مطالبه آن را داشته، بر این نکته تأکید داشتند که ایستادگی حکومت بر ایدئولوژیهای گذشته ممکن است کشور را با چالش جدی مواجه کند.
سعید معیدفر در این نشست با اشاره به گذشت دو ماه از اعتراضات شکل گرفته پس از مرگ مهسا امینی، گفت: برای بیان ماهیت اعتراضات باید حوادث ۳۰ سال گذشته را مرور داشته باشیم. ما چندین اعتراض را در سالهای ۷۱.۷۲ و ۷۳ داشتیم که این اعتراضات تا حدی معطوف بود به مسائلی که ناشی از سیاستگذاری دولت است و شکل محلی و منطقهای داشت.
اما از سال ۷۸ شاهد اعتراضاتی بودیم که عمدتا بر محور جنبش دانشجویی اتفاق افتاد؛ این اعتراضات از نظر موضوع، مکان و زمان محدود بود و تقریبا میشود گفت عمدتا دانشجویان بودند. اما سال ۸۸ دامنه اعتراضات گستردهتر میشود ولی عمدتا کلانشهرها و خصوصا تهران را در بر میگیرد و چهارچوب آن تقریبا خود جمهوری اسلامی و ارزشهای خاص آن است.
جنس کسانی که در اعتراضات شرکت کردند متفاوت شده است
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه از سال ۸۸ به این سمت با برخوردی که صورت میگیرد تقریبا میشود گفت جنس کسانی که در اعتراضات شرکت کردند متفاوت شده است، افزود: در آستانه سال ۹۲ امیدی در کشور برای ورود به انتخابات به وجود میآید و اینکه از طریق انتخابات امکان مشارکت وجود داشته باشد. به هر حال دوره اول آقای روحانی امیدهایی در جامعه به وجود میآید و نهایتا آقای روحانی قولهای بسیار زیادی را به مردم میدهند و سطح انتظارات جامعه را به شدت افزایش میدهند و بلافاصله پس از انتخابات آب سردی بر دل مردم و خصوصا قشر متوسط که به انتخابات دل بسته بودند، ریخته میشود. ناکامیهایی که اتفاق میافتد و قولهایی که زمین میماند کم کم زمینههای اعتراض گسترده را شکل میدهد.
وی ادامه داد: در سال ۹۶ اولین اعتراضات گسترده را داریم و وارد فاز جدیدی از اعتراضات میشویم که به شدت خشونت بار است؛ یعنی شاید سالهای ۷۸ و ۸۸ خشونت پرهیز است ولی با ورود اعتراضات به سمت طبقات محرومتر یا کم برخوردارتر، با اعتراضات خشونتآمیز مواجه میشویم. ۹۸ عملا اوج این جریان اعتراضی افرادی است که به وضعیت معیشتی سخت گرفتار هستند و کمبودهایی دارند ولی هر روز دیدیم که دامنه اعتراضات گستردهتر شد و به مناطق محرومتر و شهرهای کوچکتر رفت و به تدریج یک گستره کشوری را فرا گرفت؛ و این برخوردها خاطره بسیار نامیمونی را در تاریخ ایران رقم میزند.
معیدفر اظهار داشت: نهایتا مجموعه این اعتراضات وقتی به سال ۱۴۰۰ میآید چندین نوع اعتراض نسبتا مدنی و البته برخی هم با خشونت در خوزستان و کشاورزان اصفهان داریم که اینها تقریبا حالت محلی یا منطقهای دارد. از سوی دیگر اعتصابات متعدد یا اعتراض مدنی بازنشستگان، کارگران هفت تپه و کارگران جاهای دیگر را داریم.
تقریبا میشود گفت به طور پیوسته این اعتراضات دارد فراگیر میشود و همه شهروندان کل کشور را در بر میگیرد و اگر سال ۸۸ عدهای به آقای احمدی نژاد رأی دادند، عملا همان افراد هم به این جریان اعتراضی پیوستهاند و تقریبا اعتراضات همه شمول شده است.
جایی از ایران نیست که درگیر اعتراضات نشده باشد
وی تأکید کرد: از آخر شهریور که مرگ مهسا امینی اتفاق میافتد وارد فاز جدیدی میشویم. به اعتقاد من جنس اعتراضات در این دوره از هر جهت یک تفاوت اساسی با دورههای گذشته پیدا میکند. به لحاظ زمانی، الآن دو ماه است که این اعتراضات پیوسته و روزانه دارد استمرار پیدا میکند و به لحاظ مکانی هم میشود گفت که حتی شهرهای ۲۰ هزار نفری و ۳۰ هزار نفری را هم در بر گرفته است جایی از ایران نیست که درگیر اعتراضات نشده باشد.
از نظر گروههای اجتماعی هم اگرچه زنان و جوانان در محور این اعتراضات قرار دارند، ولی به یک عبارت میتوانیم بگوییم تمام گروههای سنی دیگر با توجه به زمینه گسترده اعتراضاتی که از قبل وجود داشته، همدلی دارند. این همدلی را در شعارهای شبانه میشنویم و در مراسم تشییع کشتههای این اعتراضات و در کنار زندانها برای کسانی که بازداشت شدهاند به صورت گسترده میبینیم؛ یا فعالیتهایی که اقشار مختلف انجام میدهند و میبینیم هنرمندان و ورزشکاران در گروههای سنی مختلف دارند نسبت به این اعتراضات عکس العمل نشان میدهند.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران افزود: به نظر میرسد اگرچه زنان و جوانان در میدان اصلی اعتراضات قرار گرفتهاند و به طور پراکنده گروههای سنی دیگر هم هستند، اما در واقع پشتوانه اینها گروههای سنی هستند که خودشان را ناکام یافته اند؛ پدران و مادرانی که در واقع خودشان را پیوسته در دورههای زمانی مختلف ناکام دیدهاند و الآن احساس میکنند جوانان آنها دارند عملا با شجاعت خودشان جنبههای ناخودآگاه تقاضاها و درخواستهای آنها که سرکوب شده و مورد بیتوجهی قرار گرفته را بازنمایی میکنند. بنابر این اگر این پشتوانه و حمایت از گروههای سنی دیگر نبود قطعا جوانان نمیتوانستند این مدت کار را ادامه بدهند و همچنان در میدان باشند.
وی اظهار داشت: اگرچه بعضیها راجع به گروههای سنی گفتهاند که ما شاهد یک «شکاف نسلی» هستیم، ولی تحقیقات من نشان میدهد که این شکاف، «شکاف نسل تاریخی» است و «شکاف نسل سنی» نیست. یعنی به عبارتی ما شاهد یک شکاف عمیق فرهنگی و نسلی هستیم بین گروههای جوان، میانسال و سالمندی که با ارزشهای دهه ۵۰ هویت پیدا کردهاند با گروههای جوان، میانسال و سالمندی که خودشان را در هویت جدید شناسایی کردهاند و به تدریج هر هر روز دارد شدیدتر و وسیعتر میشود.
بر اساس آمارهایی که از نگرشهای سه گروه سنی انجام شده، هرچه جلو آمدهایم درست است که ارزشهای جوانان نسبت به میانسالان و سالمندان کمی متفاوت است اما گروههای سنی دیگر هم دارند به آنها نزدیک میشوند و آنها هم خودشان را با آرمانها و اندیشههای جدید وفق داده اند.
اتفاق سال ۹۸ آلارمی بود که یک پوست اندازی دارد اتفاق میافتد
معیدفر تأکید کرد: به لحاظ گستردگی طبقاتی، یک نکته بسیار حائز اهمیت است و اتفاقا دیدم در یک جایی اشاره شده بود که چگونه استفاده از موبایل، اینترنت و فضای مجازی، خصوصا در دو سه سال اخیر باعث شده که تقریبا این فضا به تمام اقشار حتی محروم سرایت کند و امروز مشاهده میکنید که بالا، میانه، پایین و حاشیه شهرها درگیر هستند.
یعنی به عبارتی اتفاقی که در دوره اخیر افتاده نخ تسبیحی شده که تمام طبقات اجتماعی با پایگاههای اجتماعی مختلف را به هم متصل کرده که در گذشته نمیتوانستید چنین پیوستگی را در گروهها و طبقات اجتماعی مختلف ببینید. یعنی وارد یک فاز جدید شدهایم که به تدریج نیروهای برخورد کننده باعث شدند که این حرکت یک انسجام و هویتی پیدا کند و تبدیل به یک جنبش شود. اتفاقی که در سال ۹۸ افتاد آلارمی بود که یک پوست اندازی دارد اتفاق میافتد و متأسفانه کسی نتوانست آن را باور کند.
وی اظهار داشت: ایران همیشه در ورود به دوران مدرن دارای یک پیش ذهنیت یا پیش زمینه فکری بوده تا ورود به دنیای مدرن را با یک هویت پیشینی آغاز کند. بنابر این، یا یا هویت باستانی و یا با هویت اسلامی میخواسته که این ورود را انجام بدهد بوده و با یک هویت پیشینی میخواسته این ورود را انجام بدهد؛ نتایجی که در هر دوره به دست آمده شکست بوده است. باستان گرایی و غرور ملی دوره پهلوی به کجا انجامید؟ در دوره اسلامی هم این غرور کار جامعه را به اینجا رسانده که اینقدر شکافهای عمیق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی را در همه ابعاد پیدا کرده است.
عملا به نظر میرسد که ما وارد دنیای جدیدی شدهایم که به هیچ وجه نمیخواهد بر مبنای هویتهای پیشینی وارد دنیای مدرن شود. اگرچه به حدی دارای زمینههای ارزشی و فرهنگی در گذشته هست، ولی بدون پیش داوری و هرگونه ذهنیت قبلی پذیرفته که ما باید وارد دنیای مدرن شویم و ارزشهای خاص آن را بپذیریم.
خیلیها معتقدند که ایران هم چین، روسیه یا ونزوئلا است؛ ایران به کل متفاوت است
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه اساس این جبنش بر «زندگی» و «تعامل با دنیا» است، گفت: شاید خیلیها معتقدند که ایران هم چین، روسیه یا ونزوئلا است؛ ایران به کل متفاوت است و بر اساس شرایط جغرافیایی و استراتژیکش همیشه مبدأ تحول بوده و اینجا همواره جامعه در حال تحول و پوست اندازی است. وقوع این همه انقلاب و جنبش در تاریخ ۱۲۰ساله اخیر شاهد همین است که اساسا ایرانی دائم در حال تغییر و دگرگونی است و عملا فرهنگ سنتزی این منطقه هم نشان دهنده چنین وضعیتی است.
وی افزود: به نظر میرسد که این جنبش توانسته خودش را حقنه کند و تقریبا همه بپذیرند که اتفاقی افتاده اما هر نوع افزودنی بر این جنبش میتواند آن را دچار زوال کند. اینکه این جنبش در صدد است انقلاب شود، بدون در نظر گرفتن مبانی دیگر چنین انقلابی، میتواند برای آن خطرساز باشد.
هر نوع چیز دیگری چه در داخل و چه در خارج بر این جنبش بار شود آن را بر زمین خواهد زد و میتواند آن را به عنوان یک تجربه ناموفق در تاریخ این کشور ثبت کند. اگر این جنبش مبانی خودش را بپذیرد و بر پایه آن حرکت کند میتواند برای آینده کشور تحول ساز و یک نقطه عطف در تاریخ کشور باشد. اگر واقعا این جنبش واقعا فهم شود و کسانی که میتوانند از لحاظ تفکر به آن کمک کنند میتواند حفظ شود ولی اگر درگیر تندرویها شود میتواند مثل بقیه اتفاقات دیگری که در کشور ما افتاد، به عنوان یک تجربه ناموفق باشد.
سعید معیدفر در این نشست با اشاره به گذشت دو ماه از اعتراضات شکل گرفته پس از مرگ مهسا امینی، گفت: برای بیان ماهیت اعتراضات باید حوادث ۳۰ سال گذشته را مرور داشته باشیم. ما چندین اعتراض را در سالهای ۷۱.۷۲ و ۷۳ داشتیم که این اعتراضات تا حدی معطوف بود به مسائلی که ناشی از سیاستگذاری دولت است و شکل محلی و منطقهای داشت.
اما از سال ۷۸ شاهد اعتراضاتی بودیم که عمدتا بر محور جنبش دانشجویی اتفاق افتاد؛ این اعتراضات از نظر موضوع، مکان و زمان محدود بود و تقریبا میشود گفت عمدتا دانشجویان بودند. اما سال ۸۸ دامنه اعتراضات گستردهتر میشود ولی عمدتا کلانشهرها و خصوصا تهران را در بر میگیرد و چهارچوب آن تقریبا خود جمهوری اسلامی و ارزشهای خاص آن است.
جنس کسانی که در اعتراضات شرکت کردند متفاوت شده است
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه از سال ۸۸ به این سمت با برخوردی که صورت میگیرد تقریبا میشود گفت جنس کسانی که در اعتراضات شرکت کردند متفاوت شده است، افزود: در آستانه سال ۹۲ امیدی در کشور برای ورود به انتخابات به وجود میآید و اینکه از طریق انتخابات امکان مشارکت وجود داشته باشد. به هر حال دوره اول آقای روحانی امیدهایی در جامعه به وجود میآید و نهایتا آقای روحانی قولهای بسیار زیادی را به مردم میدهند و سطح انتظارات جامعه را به شدت افزایش میدهند و بلافاصله پس از انتخابات آب سردی بر دل مردم و خصوصا قشر متوسط که به انتخابات دل بسته بودند، ریخته میشود. ناکامیهایی که اتفاق میافتد و قولهایی که زمین میماند کم کم زمینههای اعتراض گسترده را شکل میدهد.
وی ادامه داد: در سال ۹۶ اولین اعتراضات گسترده را داریم و وارد فاز جدیدی از اعتراضات میشویم که به شدت خشونت بار است؛ یعنی شاید سالهای ۷۸ و ۸۸ خشونت پرهیز است ولی با ورود اعتراضات به سمت طبقات محرومتر یا کم برخوردارتر، با اعتراضات خشونتآمیز مواجه میشویم. ۹۸ عملا اوج این جریان اعتراضی افرادی است که به وضعیت معیشتی سخت گرفتار هستند و کمبودهایی دارند ولی هر روز دیدیم که دامنه اعتراضات گستردهتر شد و به مناطق محرومتر و شهرهای کوچکتر رفت و به تدریج یک گستره کشوری را فرا گرفت؛ و این برخوردها خاطره بسیار نامیمونی را در تاریخ ایران رقم میزند.
معیدفر اظهار داشت: نهایتا مجموعه این اعتراضات وقتی به سال ۱۴۰۰ میآید چندین نوع اعتراض نسبتا مدنی و البته برخی هم با خشونت در خوزستان و کشاورزان اصفهان داریم که اینها تقریبا حالت محلی یا منطقهای دارد. از سوی دیگر اعتصابات متعدد یا اعتراض مدنی بازنشستگان، کارگران هفت تپه و کارگران جاهای دیگر را داریم.
تقریبا میشود گفت به طور پیوسته این اعتراضات دارد فراگیر میشود و همه شهروندان کل کشور را در بر میگیرد و اگر سال ۸۸ عدهای به آقای احمدی نژاد رأی دادند، عملا همان افراد هم به این جریان اعتراضی پیوستهاند و تقریبا اعتراضات همه شمول شده است.
جایی از ایران نیست که درگیر اعتراضات نشده باشد
وی تأکید کرد: از آخر شهریور که مرگ مهسا امینی اتفاق میافتد وارد فاز جدیدی میشویم. به اعتقاد من جنس اعتراضات در این دوره از هر جهت یک تفاوت اساسی با دورههای گذشته پیدا میکند. به لحاظ زمانی، الآن دو ماه است که این اعتراضات پیوسته و روزانه دارد استمرار پیدا میکند و به لحاظ مکانی هم میشود گفت که حتی شهرهای ۲۰ هزار نفری و ۳۰ هزار نفری را هم در بر گرفته است جایی از ایران نیست که درگیر اعتراضات نشده باشد.
از نظر گروههای اجتماعی هم اگرچه زنان و جوانان در محور این اعتراضات قرار دارند، ولی به یک عبارت میتوانیم بگوییم تمام گروههای سنی دیگر با توجه به زمینه گسترده اعتراضاتی که از قبل وجود داشته، همدلی دارند. این همدلی را در شعارهای شبانه میشنویم و در مراسم تشییع کشتههای این اعتراضات و در کنار زندانها برای کسانی که بازداشت شدهاند به صورت گسترده میبینیم؛ یا فعالیتهایی که اقشار مختلف انجام میدهند و میبینیم هنرمندان و ورزشکاران در گروههای سنی مختلف دارند نسبت به این اعتراضات عکس العمل نشان میدهند.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران افزود: به نظر میرسد اگرچه زنان و جوانان در میدان اصلی اعتراضات قرار گرفتهاند و به طور پراکنده گروههای سنی دیگر هم هستند، اما در واقع پشتوانه اینها گروههای سنی هستند که خودشان را ناکام یافته اند؛ پدران و مادرانی که در واقع خودشان را پیوسته در دورههای زمانی مختلف ناکام دیدهاند و الآن احساس میکنند جوانان آنها دارند عملا با شجاعت خودشان جنبههای ناخودآگاه تقاضاها و درخواستهای آنها که سرکوب شده و مورد بیتوجهی قرار گرفته را بازنمایی میکنند. بنابر این اگر این پشتوانه و حمایت از گروههای سنی دیگر نبود قطعا جوانان نمیتوانستند این مدت کار را ادامه بدهند و همچنان در میدان باشند.
وی اظهار داشت: اگرچه بعضیها راجع به گروههای سنی گفتهاند که ما شاهد یک «شکاف نسلی» هستیم، ولی تحقیقات من نشان میدهد که این شکاف، «شکاف نسل تاریخی» است و «شکاف نسل سنی» نیست. یعنی به عبارتی ما شاهد یک شکاف عمیق فرهنگی و نسلی هستیم بین گروههای جوان، میانسال و سالمندی که با ارزشهای دهه ۵۰ هویت پیدا کردهاند با گروههای جوان، میانسال و سالمندی که خودشان را در هویت جدید شناسایی کردهاند و به تدریج هر هر روز دارد شدیدتر و وسیعتر میشود.
بر اساس آمارهایی که از نگرشهای سه گروه سنی انجام شده، هرچه جلو آمدهایم درست است که ارزشهای جوانان نسبت به میانسالان و سالمندان کمی متفاوت است اما گروههای سنی دیگر هم دارند به آنها نزدیک میشوند و آنها هم خودشان را با آرمانها و اندیشههای جدید وفق داده اند.
اتفاق سال ۹۸ آلارمی بود که یک پوست اندازی دارد اتفاق میافتد
معیدفر تأکید کرد: به لحاظ گستردگی طبقاتی، یک نکته بسیار حائز اهمیت است و اتفاقا دیدم در یک جایی اشاره شده بود که چگونه استفاده از موبایل، اینترنت و فضای مجازی، خصوصا در دو سه سال اخیر باعث شده که تقریبا این فضا به تمام اقشار حتی محروم سرایت کند و امروز مشاهده میکنید که بالا، میانه، پایین و حاشیه شهرها درگیر هستند.
یعنی به عبارتی اتفاقی که در دوره اخیر افتاده نخ تسبیحی شده که تمام طبقات اجتماعی با پایگاههای اجتماعی مختلف را به هم متصل کرده که در گذشته نمیتوانستید چنین پیوستگی را در گروهها و طبقات اجتماعی مختلف ببینید. یعنی وارد یک فاز جدید شدهایم که به تدریج نیروهای برخورد کننده باعث شدند که این حرکت یک انسجام و هویتی پیدا کند و تبدیل به یک جنبش شود. اتفاقی که در سال ۹۸ افتاد آلارمی بود که یک پوست اندازی دارد اتفاق میافتد و متأسفانه کسی نتوانست آن را باور کند.
وی اظهار داشت: ایران همیشه در ورود به دوران مدرن دارای یک پیش ذهنیت یا پیش زمینه فکری بوده تا ورود به دنیای مدرن را با یک هویت پیشینی آغاز کند. بنابر این، یا یا هویت باستانی و یا با هویت اسلامی میخواسته که این ورود را انجام بدهد بوده و با یک هویت پیشینی میخواسته این ورود را انجام بدهد؛ نتایجی که در هر دوره به دست آمده شکست بوده است. باستان گرایی و غرور ملی دوره پهلوی به کجا انجامید؟ در دوره اسلامی هم این غرور کار جامعه را به اینجا رسانده که اینقدر شکافهای عمیق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی را در همه ابعاد پیدا کرده است.
عملا به نظر میرسد که ما وارد دنیای جدیدی شدهایم که به هیچ وجه نمیخواهد بر مبنای هویتهای پیشینی وارد دنیای مدرن شود. اگرچه به حدی دارای زمینههای ارزشی و فرهنگی در گذشته هست، ولی بدون پیش داوری و هرگونه ذهنیت قبلی پذیرفته که ما باید وارد دنیای مدرن شویم و ارزشهای خاص آن را بپذیریم.
خیلیها معتقدند که ایران هم چین، روسیه یا ونزوئلا است؛ ایران به کل متفاوت است
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به اینکه اساس این جبنش بر «زندگی» و «تعامل با دنیا» است، گفت: شاید خیلیها معتقدند که ایران هم چین، روسیه یا ونزوئلا است؛ ایران به کل متفاوت است و بر اساس شرایط جغرافیایی و استراتژیکش همیشه مبدأ تحول بوده و اینجا همواره جامعه در حال تحول و پوست اندازی است. وقوع این همه انقلاب و جنبش در تاریخ ۱۲۰ساله اخیر شاهد همین است که اساسا ایرانی دائم در حال تغییر و دگرگونی است و عملا فرهنگ سنتزی این منطقه هم نشان دهنده چنین وضعیتی است.
وی افزود: به نظر میرسد که این جنبش توانسته خودش را حقنه کند و تقریبا همه بپذیرند که اتفاقی افتاده اما هر نوع افزودنی بر این جنبش میتواند آن را دچار زوال کند. اینکه این جنبش در صدد است انقلاب شود، بدون در نظر گرفتن مبانی دیگر چنین انقلابی، میتواند برای آن خطرساز باشد.
هر نوع چیز دیگری چه در داخل و چه در خارج بر این جنبش بار شود آن را بر زمین خواهد زد و میتواند آن را به عنوان یک تجربه ناموفق در تاریخ این کشور ثبت کند. اگر این جنبش مبانی خودش را بپذیرد و بر پایه آن حرکت کند میتواند برای آینده کشور تحول ساز و یک نقطه عطف در تاریخ کشور باشد. اگر واقعا این جنبش واقعا فهم شود و کسانی که میتوانند از لحاظ تفکر به آن کمک کنند میتواند حفظ شود ولی اگر درگیر تندرویها شود میتواند مثل بقیه اتفاقات دیگری که در کشور ما افتاد، به عنوان یک تجربه ناموفق باشد.