نسخهای برای محبوبیت از دست رفته شفر
جپاروف میآید؛ نویمایر میرود
تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۰۰
یاسر سماوات - عصر تعادل، سرور جپاروف فصل گذشته یکی از مهرهها کلیدی استقلال در فصل گذشته که نقش پررنگی در قهرمانی جام حذفی، صعود استقلال به مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا و کسب مقام سوم این تیم در لیگ برتر داشت، ابتدای فصل با برخی کج سلیقگیها از استقلال جدا شد.
ماجرای جدایی جپاروف از استقلال بسیار ساده بود. او که 35 ساله است، دوست داشت قراردادی سه ساله با آبیها ببندد و در این تیم از فوتبال خداحافظی کند. رضا افتخاری، مدیرعامل وقت استقلال اما با پیش کشیدن سن و سال سرور، مخالف این قرارداد بود. این در حالی بود که جپاروف در 35 سالگی از بسیاری بازیکنان استقلال سرحالتر بود. پشتکهای پیاپی او پس از گلهایش نشان ازآمادگی بدنی کامل جپاروف داشت. افتخاری اما زیر بار نرفت و زمانی که از مدیرعامل استقلال جای خود را به امیرحسین فتحی داد. او نیز از نظریه افتخاری دفاع کرد. فتحی که با طرز فکر بسیار قدیمی مدیران دهه شصتی گمان میکرد با قربانی کردن بازیکنان بزرگ اوضاع را کاملا در دست میگیرد، پس از پر دادن مامه بابا تیام، مهاجم ارزشمند سنگالی استقلال از این تیم، شاهکار جدیدی خلق کرد و مقابل جپاروف قراردادی یک ساله گذاشت.
کاپیتان پیشین تیم ملی ازبکستان که دو بار مرد سال آسیا شده، زیر بار این موضوع نرفت و اعلام کرد در این صورت از استقلال جدا خواهد شد. در نهایت هیات مدیره تازه استقلال موضوع را به شفر ارجاع داد و پیرمرد آلمانی هم در حرکتی عجیب و غریب و در حالی که استقلال امید ابراهیمی را هم از دست داده بود، با جدایی جپاروف موافقت کرد!
اینکه شفر در فصلی که بیش از هر زمان دیگری به جپاروف احتیاج داشت چرا مرتکب چنین اشتباه مرگباری شد و با تایید جدایی این بازیکن عملا ضربتی مهلک به پیکر تیم خود زد، معمایی است که شاید هرگز حل نشود. چه هیچکس باور نمیکرد شفر ستاره بیبدیل خود را به همین راحتی از دست بدهد.
به هرحال جپاروف به ژتیسو، تیمی نه چندان مطرح در لیگ قزاقستان پیوست و آنجا هم بدل به بازیکنی نیمکت نشین شد. سرور در مجموع فقط 5 بار با پیراهن این تیم قزاقستانی (آن هم بیشتر به عنوان بازیکن ذخیره) به میدان رفت و تنها یک گل برای این تیم به ثمر رساند. لیگ قزاقستان به پایان رسید و قرارداد جپاروف هم با خاطرات ناخوشایند با ژتیسو تمام شد.
این طرف هم اوضاع مشابهی بود. استقلال در غیاب هافبک طلایی خود و در فصلی که امید ابراهیمی، مامه بابا تیام و مجید حسینی، سه بازیکن کلیدی خود را با سومدیریت افتخاری و پندار توفیقی و دیگر رفقا! از دست داده بود، پس از کسب نتایج نه چندان مطلوب در لیگ برتر، در یک چهارم نهایی مقابل السد قطر در ورزشگاه آزادی متحمل شکست تحقیرآمیز سه بر یک شد و در بازی برگشت هم کاری از پیش نبرد و با یک تساوی دو بر دو از گردونه مسابقات خارج شد. دستهگلهای مدیریتی در استقلال تمامی نداشت. آنها که با سومدیریت سوپرجام را دو دستی به حریف دیرینه خود داده بودند، از لیگ قهرمانان آسیا هم کنار رفتند اما این پایان ناکامیهای شفر و پسران آبی نبود.
استقلال در جام حذفی هم از پس سایپای 10 نفره برنیامد تا آتش خشم هواداران خانه رویاهای شفر را در لهیب خود محو کند. هواداران آبیها حالا بیش از هر زمان دیگری جای خالی جپاروف و تیام را حس میکردند. استقلال بحرانزده حتی از پس ماشینسازی هم برنیامد تا زمزمههای کنار گذاشتن وینفرد شفر از نیمکت استقلال شنیده شود.
هرچند هواداران استقلال مقصر اصلی اوضاع این تیم را مدیریت فاجعه بار افتخاری میدانستند اما حضور الحاجی گرو و مارکوس نویمایر، دو خارجی بی کیفیت، که با نظر شفر به استقلال اضافه شده بودند، مثل نمک روی زخم آنها پاشیده میشد. استقلالیها دیگر مثل فصل گذشته شفر را دوست ندارند و به نظر نمیرسد محبوبیت از دست رفته او دست کم به این زودیها بازگردد. حرکت آماتور شفر در دیدار با السد و زمانی که او پس از گل دوم حریف در حرکتی کودکانه روی نیمکت استقلال نشست و فقط بازی را تماشا کرد، استقلالیها را تا آستانه انفجار پیش برد. نه! این شفر، شفر فصل پیش نیست. هرچند او تیمی را تحویل گرفت که علیرضا منصوریان شب و روز به دنبال بازیکنانش دوید تا پرمهرهترین تیم ایران را بسازد و استقلال را مدعی قهرمانی آسیا کند اما سومدیریت افتخاری از یک طرف و سهلانگاری و خوشخیالی شفر از سوی دیگر آن تیم رویایی را نابود کرد.
در این اوضاع و احوال، خبر بازگشت جپاروف برای شفر که خود را در لبه پرتگاه میبیند، خبری بسیار مسرت بخش است. شاید او از همه هواداران استقلال بیشتر خوشحال باشد. شفر با اضافه کردن نویمایر و گرو به اترکیب استقلال عملاً نشان داد، بازیکن شناس خوبی نیست و البته تیام هم در اوضاع خاصی به استقلال آمد و میتوان گفت شفر در آوردن تیام به تهران همه کاره نبود! به هر حال بازگشت جپاروف و جدایی بازیکن بیکیفیتی مثل نویمایر میتواند دست کم مدتی استقلالیها را خوشحال کند اما شفر اگر میخواهد به مرزهای محبوبیت فصل پیش خود نزدیک شود، نیاز به یک مروارید سیاه دیگر دارد. او اگر بتواند بازیکنی همتراز با مامه بابا تیام را به استقلال بیاورد، میتواند قلبهای شکسته آبیها را دوباره به دست بیاورد. البته باید این نکته را هم فراموش نکنیم که پیرمرد آلمانی در نهایت بازنده این کشاکش نیست. چرا که او با قراردادی که به ترکمانچای و گلستان پهلو میزند، یک میلیون دلار از استقلال طلبکار است! قراردادی که در زمان افتخاری بسته شد تا گواه دیگری بر این مدعا باشد که مدیرعامل پیشین استقلال، چقدر با مدیریت یک باشگاه بیگانه است. شفر مربی بازنشستهای که هیچ پیشنهادی نداشت با گروهی از بازیکنان بزرگ و ملیپوش و پس از فتح جام حذفی ایران (با شکست دادن تیمهای لیگ یکی نساجی قائمشهر، ایرانجوان بوشهر و خونه به خونه بابل و تیم لیگ برتری نفت آبادان) قرارداد 360 هزار دلاری خود را سه برابر کرد! او یک میلیون دلار از استقلال پول گرفت تا مثل یک تماشاچی مقابل السد روی نیمکت آبیها بنشیند!
به هرحال هواداران استقلال از صمیم قلب انتظار بازگشت جپاروف را میکشند و هافبک ازبکستانی هم برای این انتقال چندان بی میل نیست. باید منتظر ماند و دید سرانجام داستان پیرمرد و استقلال به کجا میکشد.
ماجرای جدایی جپاروف از استقلال بسیار ساده بود. او که 35 ساله است، دوست داشت قراردادی سه ساله با آبیها ببندد و در این تیم از فوتبال خداحافظی کند. رضا افتخاری، مدیرعامل وقت استقلال اما با پیش کشیدن سن و سال سرور، مخالف این قرارداد بود. این در حالی بود که جپاروف در 35 سالگی از بسیاری بازیکنان استقلال سرحالتر بود. پشتکهای پیاپی او پس از گلهایش نشان ازآمادگی بدنی کامل جپاروف داشت. افتخاری اما زیر بار نرفت و زمانی که از مدیرعامل استقلال جای خود را به امیرحسین فتحی داد. او نیز از نظریه افتخاری دفاع کرد. فتحی که با طرز فکر بسیار قدیمی مدیران دهه شصتی گمان میکرد با قربانی کردن بازیکنان بزرگ اوضاع را کاملا در دست میگیرد، پس از پر دادن مامه بابا تیام، مهاجم ارزشمند سنگالی استقلال از این تیم، شاهکار جدیدی خلق کرد و مقابل جپاروف قراردادی یک ساله گذاشت.
کاپیتان پیشین تیم ملی ازبکستان که دو بار مرد سال آسیا شده، زیر بار این موضوع نرفت و اعلام کرد در این صورت از استقلال جدا خواهد شد. در نهایت هیات مدیره تازه استقلال موضوع را به شفر ارجاع داد و پیرمرد آلمانی هم در حرکتی عجیب و غریب و در حالی که استقلال امید ابراهیمی را هم از دست داده بود، با جدایی جپاروف موافقت کرد!
اینکه شفر در فصلی که بیش از هر زمان دیگری به جپاروف احتیاج داشت چرا مرتکب چنین اشتباه مرگباری شد و با تایید جدایی این بازیکن عملا ضربتی مهلک به پیکر تیم خود زد، معمایی است که شاید هرگز حل نشود. چه هیچکس باور نمیکرد شفر ستاره بیبدیل خود را به همین راحتی از دست بدهد.
به هرحال جپاروف به ژتیسو، تیمی نه چندان مطرح در لیگ قزاقستان پیوست و آنجا هم بدل به بازیکنی نیمکت نشین شد. سرور در مجموع فقط 5 بار با پیراهن این تیم قزاقستانی (آن هم بیشتر به عنوان بازیکن ذخیره) به میدان رفت و تنها یک گل برای این تیم به ثمر رساند. لیگ قزاقستان به پایان رسید و قرارداد جپاروف هم با خاطرات ناخوشایند با ژتیسو تمام شد.
این طرف هم اوضاع مشابهی بود. استقلال در غیاب هافبک طلایی خود و در فصلی که امید ابراهیمی، مامه بابا تیام و مجید حسینی، سه بازیکن کلیدی خود را با سومدیریت افتخاری و پندار توفیقی و دیگر رفقا! از دست داده بود، پس از کسب نتایج نه چندان مطلوب در لیگ برتر، در یک چهارم نهایی مقابل السد قطر در ورزشگاه آزادی متحمل شکست تحقیرآمیز سه بر یک شد و در بازی برگشت هم کاری از پیش نبرد و با یک تساوی دو بر دو از گردونه مسابقات خارج شد. دستهگلهای مدیریتی در استقلال تمامی نداشت. آنها که با سومدیریت سوپرجام را دو دستی به حریف دیرینه خود داده بودند، از لیگ قهرمانان آسیا هم کنار رفتند اما این پایان ناکامیهای شفر و پسران آبی نبود.
استقلال در جام حذفی هم از پس سایپای 10 نفره برنیامد تا آتش خشم هواداران خانه رویاهای شفر را در لهیب خود محو کند. هواداران آبیها حالا بیش از هر زمان دیگری جای خالی جپاروف و تیام را حس میکردند. استقلال بحرانزده حتی از پس ماشینسازی هم برنیامد تا زمزمههای کنار گذاشتن وینفرد شفر از نیمکت استقلال شنیده شود.
هرچند هواداران استقلال مقصر اصلی اوضاع این تیم را مدیریت فاجعه بار افتخاری میدانستند اما حضور الحاجی گرو و مارکوس نویمایر، دو خارجی بی کیفیت، که با نظر شفر به استقلال اضافه شده بودند، مثل نمک روی زخم آنها پاشیده میشد. استقلالیها دیگر مثل فصل گذشته شفر را دوست ندارند و به نظر نمیرسد محبوبیت از دست رفته او دست کم به این زودیها بازگردد. حرکت آماتور شفر در دیدار با السد و زمانی که او پس از گل دوم حریف در حرکتی کودکانه روی نیمکت استقلال نشست و فقط بازی را تماشا کرد، استقلالیها را تا آستانه انفجار پیش برد. نه! این شفر، شفر فصل پیش نیست. هرچند او تیمی را تحویل گرفت که علیرضا منصوریان شب و روز به دنبال بازیکنانش دوید تا پرمهرهترین تیم ایران را بسازد و استقلال را مدعی قهرمانی آسیا کند اما سومدیریت افتخاری از یک طرف و سهلانگاری و خوشخیالی شفر از سوی دیگر آن تیم رویایی را نابود کرد.
در این اوضاع و احوال، خبر بازگشت جپاروف برای شفر که خود را در لبه پرتگاه میبیند، خبری بسیار مسرت بخش است. شاید او از همه هواداران استقلال بیشتر خوشحال باشد. شفر با اضافه کردن نویمایر و گرو به اترکیب استقلال عملاً نشان داد، بازیکن شناس خوبی نیست و البته تیام هم در اوضاع خاصی به استقلال آمد و میتوان گفت شفر در آوردن تیام به تهران همه کاره نبود! به هر حال بازگشت جپاروف و جدایی بازیکن بیکیفیتی مثل نویمایر میتواند دست کم مدتی استقلالیها را خوشحال کند اما شفر اگر میخواهد به مرزهای محبوبیت فصل پیش خود نزدیک شود، نیاز به یک مروارید سیاه دیگر دارد. او اگر بتواند بازیکنی همتراز با مامه بابا تیام را به استقلال بیاورد، میتواند قلبهای شکسته آبیها را دوباره به دست بیاورد. البته باید این نکته را هم فراموش نکنیم که پیرمرد آلمانی در نهایت بازنده این کشاکش نیست. چرا که او با قراردادی که به ترکمانچای و گلستان پهلو میزند، یک میلیون دلار از استقلال طلبکار است! قراردادی که در زمان افتخاری بسته شد تا گواه دیگری بر این مدعا باشد که مدیرعامل پیشین استقلال، چقدر با مدیریت یک باشگاه بیگانه است. شفر مربی بازنشستهای که هیچ پیشنهادی نداشت با گروهی از بازیکنان بزرگ و ملیپوش و پس از فتح جام حذفی ایران (با شکست دادن تیمهای لیگ یکی نساجی قائمشهر، ایرانجوان بوشهر و خونه به خونه بابل و تیم لیگ برتری نفت آبادان) قرارداد 360 هزار دلاری خود را سه برابر کرد! او یک میلیون دلار از استقلال پول گرفت تا مثل یک تماشاچی مقابل السد روی نیمکت آبیها بنشیند!
به هرحال هواداران استقلال از صمیم قلب انتظار بازگشت جپاروف را میکشند و هافبک ازبکستانی هم برای این انتقال چندان بی میل نیست. باید منتظر ماند و دید سرانجام داستان پیرمرد و استقلال به کجا میکشد.