تصمیم درست دادستانی در اعلام علت مرگ اولادی
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۰
تابناک: با اقدام درست دادستانی کشور در اعلام علت فوت مهرداد اولادی و هشدار به جای دادستان تهران در خصوص پایان حفظ حاشیه امن برای چهره‌های بی‌اخلاق، می‌توان امیدوار بود که دوران بت‌سازی از برخی چهره‌های فاقد اخلاق به انتها برسد و حذف این حاشیه امن هنرمندان و ورزشکاران، به عنوان عاملی بازدارنده باعث کاهش رفتارهای خارج از عرف شود.
پس از فوت مهرداد اولادی، برخی از اطرافیان و دوستانش عامل فوت این فوتبالیست سابق سرخابی‌های پایتخت را ایست قبلی اعلام کردند، حال آنکه ایست قلبی به علت استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکی بود. این خبر پس از مشخص شدن نتایج آزمایشات پزشکی قانونی، رسماً توسط دادستان کل کشور اعلام شد تا هیچ تردیدی در این زمینه باقی نماند.
از سویی دیگر اخیراً گروهی از بازیگران و فوتبالیست‌ها در یک پارتی در منطقه سعادت آباد تهران دستگیر شده‌اند که دقیقاً مصداق گفته‌های دادستان تهران هستند. پس از این رویداد، بسیاری از رسانه‌ها اقدام به گمانه زنی کردند و با حروف مخفف ستاره‌های حاضر در این پارتی را برشمردند که واکنش برخی از هنرمندان از جمله مهنار افشار بود.
این بازیگر زن سینمای ایران در حساب کاربری‌اش در توئیتر نوشت: «یکی از بازداشت شدگان در پارتی شبانه «م.ا» بوده که کارآگاهان دنیای مجازی با رمزگشایی از آن فهمیدند او مهناز افشار است.» و در توئیت دیگری پس از آن به انتقاد از انتشار اسامی افراد به صورت اختصاری پرداخت: «انتشارا سامی افراد به صورت اختصاری که باعث گمانه زنی های گوناگون و انتشار شایعات می شود درست نیست. بهتر نیست یا کامل منتشر شود یا منتشر نشود؟»
این خواسته مهناز افشار به زودی محقق می‌شود، چرا که عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران عصر سه‌‌شنبه نسبت به رفتارهای هنرمندان و ورزشكاران متخلف هشدار داد و در همین ارتباط گفت: «اگر ورزشكاران و هنرمندان در جلسات مبتذل و خلاف موازین شركت كنند و اتهام آنها محرز شود اسامی آنها اعلام خواهد شد.»؛ روشی که برای نخستین بار در دستور کار قرار گرفته است.
این مقام قضایی متذکر شد: «هنرمندانی كه در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی حضور دارند و ورزشكارانی كه مورد توجه جامعه بویژه جوانان هستند، نباید در جلسات خلاف موازین شرع شركت كنند. فساد تنها محدود به حوزه اقتصادی نیست و در همه حوزه ها بویژه حوزه فرهنگی خطر فساد وجود دارد.»
رویکرد تازه دادستانی سازنده‌ترین جهت‌گیری قابل تصور در راستای برخورد با مسائل اخلاقی است که از بازدارندگی بالایی نیز برخوردار است. پیش از این چهره‌ها این تصور را داشتند که حتی در صورت گرفتاری، رهایی می‌یابند و بدون آنکه نامی از آنها افشا شود، روز از نو و روزی از نو؛ اما اکنون ین حاشیه امنیت برچیده شده و چهره‌ها کنترل بیشتری بر رفتارشان دارند.
شاید این تعبیر توسط برخی مطرح شود که چرا باید این حاشیه امن برداشته شود و خطای این هنرمندان علنی شود؟ پاسخ کاملاً روشن است. وقتی بازیگر یا فوتبالیستی در شبکه اجتماعی به واسطه همین شهرت صدها هزار و یا چند میلیون نفر دنبال کننده و طرفدار دارد، باید مسئولیت اجتماعی‌اش نیز نسبتی با این فضا داشته باشد، چرا که بسیاری از نوجوانان و جوانان به این اشخاص به عنوان الگو نگاه می‌کنند.
متاسفانه در جامعه ما هیچ جریان فرهنگی شکل نگرفته تا باورها تغییر یابد و یادآوری شود که بازیگر و فوتبالیست -نه همه آنها- نمی‌توانند الگوی زندگی باشند و بسیاری از فرهیختگان فرهنگی و علمی کشور که هر روز زندگی‌شان یک درس بزرگ است، یک درصد گروهی از این ستاره‌های تاریخ مصرف‌دار نیز شناخته شده نیستند.
به دلیل همین جو، وقتی یک ورزشکار یک بازیگر فوت می‌کند و علت فوت اعلام نمی‌شود، از این اشخاص بت ساخته می‌شود، کما اینکه بیش از نیز برخی ورزشکاران یا بازیگران بر سر سومصرف مواد مخدر و مشروبات فوت کرده بودند و از آنها بت ساخته شد و اگر درباره اولادی نیز این اطلاع رسانی شفاف صورت نمی‌پذیرفت، همین اتفاق در حال تکرار بود.
بنابراین اگر سلبریتی‌هایی که خود را با تکیه بر حضور در موقعیت‌های جذاب و ظرفیت شبکه‌های اجتماعی به بت و مرجع یک گروه از مردم ایران تبدیل کرده‌اند و در عین حال اقتضائات موقعیت‌شان را درک نمی‌کنند، می‌توان از طرق قانونی نظیر روشی که دادستانی در پیش گرفته، آنها را به میزان مسئولیت‌شان آگاه کرد و باور غلط گروه وسیعی که از این اشخاص بت‌های بزرگ ساخته‌اند، تغییر داد.
پس از فوت مهرداد اولادی، برخی از اطرافیان و دوستانش عامل فوت این فوتبالیست سابق سرخابی‌های پایتخت را ایست قبلی اعلام کردند، حال آنکه ایست قلبی به علت استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکی بود. این خبر پس از مشخص شدن نتایج آزمایشات پزشکی قانونی، رسماً توسط دادستان کل کشور اعلام شد تا هیچ تردیدی در این زمینه باقی نماند.
از سویی دیگر اخیراً گروهی از بازیگران و فوتبالیست‌ها در یک پارتی در منطقه سعادت آباد تهران دستگیر شده‌اند که دقیقاً مصداق گفته‌های دادستان تهران هستند. پس از این رویداد، بسیاری از رسانه‌ها اقدام به گمانه زنی کردند و با حروف مخفف ستاره‌های حاضر در این پارتی را برشمردند که واکنش برخی از هنرمندان از جمله مهنار افشار بود.
این بازیگر زن سینمای ایران در حساب کاربری‌اش در توئیتر نوشت: «یکی از بازداشت شدگان در پارتی شبانه «م.ا» بوده که کارآگاهان دنیای مجازی با رمزگشایی از آن فهمیدند او مهناز افشار است.» و در توئیت دیگری پس از آن به انتقاد از انتشار اسامی افراد به صورت اختصاری پرداخت: «انتشارا سامی افراد به صورت اختصاری که باعث گمانه زنی های گوناگون و انتشار شایعات می شود درست نیست. بهتر نیست یا کامل منتشر شود یا منتشر نشود؟»
این خواسته مهناز افشار به زودی محقق می‌شود، چرا که عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران عصر سه‌‌شنبه نسبت به رفتارهای هنرمندان و ورزشكاران متخلف هشدار داد و در همین ارتباط گفت: «اگر ورزشكاران و هنرمندان در جلسات مبتذل و خلاف موازین شركت كنند و اتهام آنها محرز شود اسامی آنها اعلام خواهد شد.»؛ روشی که برای نخستین بار در دستور کار قرار گرفته است.
این مقام قضایی متذکر شد: «هنرمندانی كه در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی حضور دارند و ورزشكارانی كه مورد توجه جامعه بویژه جوانان هستند، نباید در جلسات خلاف موازین شرع شركت كنند. فساد تنها محدود به حوزه اقتصادی نیست و در همه حوزه ها بویژه حوزه فرهنگی خطر فساد وجود دارد.»
رویکرد تازه دادستانی سازنده‌ترین جهت‌گیری قابل تصور در راستای برخورد با مسائل اخلاقی است که از بازدارندگی بالایی نیز برخوردار است. پیش از این چهره‌ها این تصور را داشتند که حتی در صورت گرفتاری، رهایی می‌یابند و بدون آنکه نامی از آنها افشا شود، روز از نو و روزی از نو؛ اما اکنون ین حاشیه امنیت برچیده شده و چهره‌ها کنترل بیشتری بر رفتارشان دارند.
شاید این تعبیر توسط برخی مطرح شود که چرا باید این حاشیه امن برداشته شود و خطای این هنرمندان علنی شود؟ پاسخ کاملاً روشن است. وقتی بازیگر یا فوتبالیستی در شبکه اجتماعی به واسطه همین شهرت صدها هزار و یا چند میلیون نفر دنبال کننده و طرفدار دارد، باید مسئولیت اجتماعی‌اش نیز نسبتی با این فضا داشته باشد، چرا که بسیاری از نوجوانان و جوانان به این اشخاص به عنوان الگو نگاه می‌کنند.
متاسفانه در جامعه ما هیچ جریان فرهنگی شکل نگرفته تا باورها تغییر یابد و یادآوری شود که بازیگر و فوتبالیست -نه همه آنها- نمی‌توانند الگوی زندگی باشند و بسیاری از فرهیختگان فرهنگی و علمی کشور که هر روز زندگی‌شان یک درس بزرگ است، یک درصد گروهی از این ستاره‌های تاریخ مصرف‌دار نیز شناخته شده نیستند.
به دلیل همین جو، وقتی یک ورزشکار یک بازیگر فوت می‌کند و علت فوت اعلام نمی‌شود، از این اشخاص بت ساخته می‌شود، کما اینکه بیش از نیز برخی ورزشکاران یا بازیگران بر سر سومصرف مواد مخدر و مشروبات فوت کرده بودند و از آنها بت ساخته شد و اگر درباره اولادی نیز این اطلاع رسانی شفاف صورت نمی‌پذیرفت، همین اتفاق در حال تکرار بود.
بنابراین اگر سلبریتی‌هایی که خود را با تکیه بر حضور در موقعیت‌های جذاب و ظرفیت شبکه‌های اجتماعی به بت و مرجع یک گروه از مردم ایران تبدیل کرده‌اند و در عین حال اقتضائات موقعیت‌شان را درک نمی‌کنند، می‌توان از طرق قانونی نظیر روشی که دادستانی در پیش گرفته، آنها را به میزان مسئولیت‌شان آگاه کرد و باور غلط گروه وسیعی که از این اشخاص بت‌های بزرگ ساخته‌اند، تغییر داد.
