۰

کواکبیان: نمی توانیم منتظر تَکرار خاتمی باشیم

تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۵۷
صدایش آنقدر بلند است که حتی اگر میکروفنش را روشن نکنند برای رساندن پیام خود به گوش دیگران مشکلی ندارد؛ جلسه ای هم نیست که انتقادی به هیات رئیسه و شخص لاریجانی نداشته باشد حتی گاهی این انتقادها بحث های پینگ پنگی را کلید زده است. مصطفی کواکبیان که یک دور در مجلس هشتم نمایندگی مردم سمنان را در کارنامه خودش داشت در سال 94 در ردای نمایندگی مردم تهران و با لیست مشترک اصلاح طلبان وارد مجلس دهم شد. او که از سال 80 چرخ حزب مردم سالاری را به راه انداخته، تا امروز 17 سال است که دغدغه اش مهجور ماندن احزاب است و نگاهش به اصلاحات ساختاری از دریچه احزاب است.هرچند از سال 92 جریان چپ توانست در انتخابات‌ها موفق ظاهر شود اما بعد از آخرین انتخابات یعنی اردیبهشت 96 سیل انتقادات روانه ساختارهای تصمیم گیرنده در این جریان شد و شورای عالی سیاست‌گذاری در سیبل قرار گرفت. کواکبیان که در انتخابات 94 موافق شورای عالی سیاست گذاری بود معتقد است تاریخ انقضای این شورا تمام شده است و باید به فکر ساز و کار دیگری بود. او که از مدافعان سرسخت مدل راه اندازی پارلمان اصلاحات است می گوید در این مدل دیگر احزاب به جای اشخاص تصمیم می گیرند. کواکبیان به نامه 100 اصلاح طلب و مطالبه اصلاح اصلاحات نیز اشاره کرد و گفت: اصلاح اصلاحات یکی از راه های دموکراتیزه کردن تصمیمات بین اصلاح طلبی است. در این گفت و گو پای فراکسیون امید و انتقادات به عارف هم به میان آمد که  کواکبیان معتقد بود فراکسیون امید می توانست بهتر رفتار کند او درباره عملکرد عارف در جریان شورای عالی سیاست گزاری اصلاح طلبان و خیزش برای ریاست پارلمان اصلاحات به او توصیه کرد تا بنیاد امید ایرانیان را تبدیل به حزب کند و طعم حزب‌داری و اختلاف نظر را بچشد.
آن‌چه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگوست:‌
سه سال از مجلس دهم می گذرد و هنوز حرف و حدیث بر سر لیدری اصلاح طلبان در مجلس دهم است برخی به عارف ایراد می گیرند و معتقدند اسم عارف باعث شد بسیاری از افرادی که تشکیلاتی تر از او بودند به حاشیه بروند؟
از مجلس دهم باید یک تصویر واقعی داشته باشیم. درست است که اصلاح طلبان یک فراکسیون بزرگی تشکیل دادند اما این فراکسیون اکثریت را برای تصمیم گیری ندارد. فراکسیون امید 120 عضو دارد و 90 نفر هم فراکسیون اصولگرایان است. حدود 60 الی 70 نفر هم فراکسیون مستقلین را تشکیل می دهند. در بسیاری از موارد این 60-70 نفر تعیین کننده تصمیمات هستند که اگر به سمت اصولگرایان بروند آنها تصمیم گیرنده هستند و اگر به سمت اصلاح طلبان بیایند پیروز میدان ما خواهیم شد. لذا اینکه ما بگوییم اصلاح طلبان اکثریت را دارند اصلا اینگونه نیست و باید این واقعیت را بپذیرند که این مجلس اصلاحات نیست. واقعیت این است که ما فکر می کردیم همه آن افرادی که در لیست قرار داشتند عضو فراکسیون خواهند بود اما چنین اتفاقی نیفتاد. من از همان روز اول این تعبیر را استفاده کردم که با ما عکس سلفی زیاد گرفته شد اما زنبیل را جای دیگری گذاشتند.
با این وجود در همین تعداد هم ارزیابی های متفاوتی از فراکسیون امید وجود دارد و من معتقدم قطعا ما می توانستیم بهتر و تشکیلاتی‌تر رفتار کنیم اما با این ترکیبی که امروز فراکسیون امید در هیات رئیسه مجلس دارد توقع زیادی نمی توان داشت. ما دو سال تلاش کردیم رئیس برای هیات رئیسه مجلس معرفی کنیم که این اتفاق در دوسال اول رخ نداد  و ما فقط در هیات رئیسه موقت کاندیدا داشتیم. در هیات رئیسه دوم هم که گفتند مصلحت نیست؛ تنها امسال بود که برای اولین‌بار بود که هر سه فراکسیون تصمیم گرفتند و کاندیدای مستقل معرفی کردند. البته اتفاقی که امسال رخ داد می توانست به صورت دیگری باشد چراکه ما بر وعده اصولگرایان که گفته بودند ما تا آخر هستیم حساب باز کرده بودیم و من شخصا مشوق اقای عارف برای کاندیدا شدن بودم و حتی در جلسات گفتم اگر شما نیایید من خودم کاندیدا می شوم که مشخص شد در سه فراکسیون بیشترین رای را داریم حتی برخی از اصولگرایان به عارف رای دادند. هرچند آقای حاجی بابایی تا آخر نایستاد اما اعلام کاندیداتوری او نیز بسیار اتفاق خوبی بود چراکه وزن سه فراکسیون متعهد مشخص شد.
برخی دوست دارند خود را فرای احزاب بدانند و برای همین بنیاد فلان و موسسه فلان و ... راه می اندازند ما می گوییم همین بنیاد را حزب کنند. حتی عارف می تواند دشواری های حزب‌داری را بچشد و با اختلاف نظرها آشنا شود. به هر حال در هر شورای مرکزی چندین نظر وجود دارد اینکه من بنیادی را تشکیل دهم و همه با من در آن موافق باشند شاید در کوتاه مدت نتیجه بخش باشد اما در دراز مدت روش مناسبی نیست.
در کمیسیون ها هم همین اتفاق رخ داد و من با توجه به اینکه در فراکسیون بیشترین رای را داشتم که برای ریاست کمیسیون امنیت کاندیدا شوم اما به این جهت که ممکن بود برخی اصولگرایان رای ندهند گفتم من نیستم و کمک کردیم تا فلاحت پیشه رئیس شود. لذا هرجا دو فراکسیون با هم بودند موفق شدند.
در همین رابطه برای گرفتن رای دیگر فراکسیون ها چقدر در لابی ها موفق بودید؟
در ماجرای ریاست هر فراکسیونی کاندیدای خودش را داشت و بیشتر از این نمی شد کاری کرد و نهایتا فراکسیون اصولگرایان و مستقلین با هم متحد شدند، که آقای لاریجانی رئیس شد. در یک جمله کوتاه می توانم بگویم ما در عین اینکه با ایده ال فاصله داریم و می توانستیم بهتر رفتار کنیم اما برایند کلی این است که عملکرد خوبی داشتیم و امیدواریم در سال سوم منسجم تر عمل کنیم. البته من چندان مایل نیستم از فراکسیون خودمان خودانتقادی داشته باشم اما اعتقاد راسخ دارم که می توانستیم تشکیلاتی تر عمل کنیم. من هیچگاه نخواسته ام مقابل آقای عارف بایستم.
به نظر شما با اتفاقاتی که امسال در انتخابات هیات رئیسه مجلس رخ داد وزن فراکسیون تغییر کرد؟
البته دوستان در فراکسیون روحیه شاداب‌تری پیدا کردند. درست است که ما ریاست را در کمیسیون بهداشت از دست دادیم اما در کمیسیون‌های دیگر موفق عمل کردیم و چند ریاست را گرفتیم و توانستیم تغییرات زیادی ایجاد کنیم.
یک سوال درباره کمیسیون امنیت بپرسم و دوباره به بحث فراکسیون بازگردیم. چه اتفاقی در کمیسیون امنیت افتاد که بعد از 14 سال بروجردی رئیس نشد ماجرای آبستراکسیون چه بود؟
البته آبستراکسیون که فقط در قضیه لایحه مبارزه با تامین مالی تروریسم رخ داد و دیگر من نشنیدم که چنین اتفاقی رخ داده باشد.
ذوالنوری گفته بود برای انتخابات هم آبستراکسیون شد
یک روز گفتند انتخابات است اما برخی دوستان نیامدند.
 ماجرای ریاست کمیسیون امنیت ملی این بود که آقای بروجردی نیز از جمله افرادی بود که بین فراکسیون مستقلین و اصولگرایان در رفت و آمد بود لذا نه چندان فراکسیون مستقلین بر آن حساب کردند و نه چندان فراکسیون اصولگرایان به او تمایل داشتند در چنین شرایطی بود که او موقعیت خودش را از دست داد. البته ما پیشنهاداتی داشتیم که پیشنهاد ما را هم قبول نکردند.
این تصور که ما باید بنشینیم تا الی الابد منتظر تَکرار آقای خاتمی باشیم کار درستی نیست. بنابراین من معتقدم آقای خاتمی هم با این شیوه موافق نیستند.
چه پیشنهادی؟
ما پیشنهاد کردیم حالا که وضعیت اینگونه است امسال بروجردی رئیس باشد و سال دیگر از اصلاح طلبان یک نفر انتخاب شود که رد کردند و خب نتیجه آن را هم دیدند که کار خوبی نکردند.

ما به موضوع برگردیم. سه سال پیش در زمان انتخابات قرار شد میان فراکسیون امید و اصلاح طلبان بیرون مجلس یک ارتباطی شکل بگیرد و یک اتاق فکر از بیرون فراکسیون را کمک کند اما این اتفاق رخ نداد و عملا ارتباط فراکسیون با  بیرون قطع شد؛ قضیه چه بود و چه چیزی مانع آن شد؟
ما در مجلس هشتم هم که بودیم همیشه فراکسیون اصلاح طلبان یک نماینده در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات داشتند. این بار یک تشکل جدیدی به نام شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان شکل گرفت که ما از ابتدا معتقد بودیم این شورا بعد از انتخابات دیگر لازم نیست ادامه پیدا کند که گفتند اجازه دهید مدتی باشد و آسیب شناسی کنیم و ... که دیدیم این شورا در انتخابات شوراهای شهر هم می خواهد لیست بدهد که ما به طور کلی به جلسات شورای سیاست گذاری نرفتیم و گفتیم باید مرجعیت برای شورای هماهنگی باشد لذا این مسئله که آیا ارتباط فراکسیون باید با شورای هماهنگی باشد یا شورای سیاست گذاری موجب شد تا ارتباطات با اصلاح طلبان بیرون مجلس کمرنگ شد و همچنان این موضوع ادامه دارد.
اصلاح اصلاحات یکی از راه های دموکراتیزه کردن تصمیمات بین اصلاح طلبان است. پارلمان اصلاحات که کار حزبی است و اگر آقای عارف بخواهد نقشی در آن داشته باشد اول باید یک حزب تشکیل دهد. حداقل در مدل پیشنهادی مردم سالاری اینگونه است.
یعنی شما همچنان این دلخوری از شورای سیاست گذاری وجود دارد ؟
بله ما معتقدیم تاریخ انقضای شورای سیاست گذاری تمام شده است چراکه این تشکل فقط به منظور انتخابات 94 شکل گرفته بود اما ادامه پیدا کرد. نکته مهم اعتراض ما هم بحث حضور اشخاص است. ما می گوییم باید محوریت با احزاب باشد نه اشخاص. اگر چهره های ملی و خوبی داریم این چهره ها هم می توانند از به یک حزب بپیوندند و از آن طریق وارد شوند. اینکه بگوییم فلان فرد چهره ملی است و نمی خواهد عضو هیچ حزبی باشد یعنی نابود کردن اساس تفکر اصلاح طلبی و پایه های دموکراسی چون امروزه هیچ دموکراسی شکل نمی گیرد مگر آنکه در آن انتخابات وجود داشته باشد و هیچ انتخاباتی شکل نمی گیرد مگر آنکه رقابت جدی در آن وجود داشته باشد و هیچ رقابتی شکل نمی گیرد مگر آنکه در آن احزاب حضور داشته باشند. بنابراین تفکر اینکه در تشکلی احزاب محور باشند یا اشخاص اساس اختلاف ما این بوده است.
اصلاح طلب ها با اینکه می گویند ما شخص محور نیستیم و در انتخابات ها به سمت شورای هماهنگی یا شورای سیاست گذاری می روند و مدل شورایی انتخاب می کنند اما نهایتا به اشخاص ختم می شود این موضوع چقدر جریان اصلاحات را آسیب پذیر می کند؟
ببینید ممکن است رفتن به سمت اشخاص در کوتاه مدت نتیجه مطلوب را عاید ما کند اما قطعا در بلند مدت کارساز نیست. من درباره همین حزب مردم سالاری می گویم واقعا با مشقت در این کشور داریم حزب داری می کنیم اما برخی دوست دارند خود را فرای احزاب بدانند و برای همین بنیاد فلان و موسسه فلان و ... راه می اندازند ما می گوییم همین بنیاد را حزب کنند. حتی عارف می تواند دشواری های حزب‌داری را بچشد و با اختلاف نظرها آشنا شود. به هر حال در هر شورای مرکزی چندین نظر وجود دارد اینکه من بنیادی را تشکیل دهم و همه با من در آن موافق باشند شاید در کوتاه مدت نتیجه بخش باشد اما در دراز مدت روش مناسبی نیست.
تا مادامی که احزاب را جدی نگیریم در همه زمینه ها از اقتصاد تا سیاست و مسائل اجتماعی همین گونه پر از مشکلات خواهیم بود. باید ساختارها را برای حضور پررنگ احزاب فراهم کنیم درست است در زمان انتخابات احزاب فعال می شوند و لیست می دهند اما واقعیت این است که ما انتخابات حزبی نداریم چون قانون ما برای داشتن چنین انتخاباتی درست نیست. در همه دنیا حزبی که پارلمان را به دست می گیرد شرایطی ایجاد می کند تا دولت موافق هم روی کار بیاید اما در کشور ما همیشه صحبت از ائتلاف است.
شما می گویید مانور دادن روی اشخاص در کوتاه مدت می تواند موثر باشد اما همان کوتاه مدت هم دردسرساز می شود برای مثال انتقادهایی که نسبت به شخص عارف بود به کل جریان اصلاحات سرایت داده می شود؟
درست است ما در مجلس دهم توانستیم هماهنگی هایی ایجاد کنیم اما برخی چهره های خوبی در احزاب بودند که ما نتوانستیم آنها را وارد لیست کنیم و بدتر از انتخابات مجلس انتخابات شوراها شد که ضعف های زیادی داشت و اساسا روابطی پیش رفت یعنی مثلا من رفیقی داشتم کمک کردم تا آن وارد لیست شود. لذا ما تصمیم داریم در انتخابات مجلس یازدهم به سمت اشخاصی برویم که حزبی هستند. احزابی با کارنامه و شناسنامه مشخص. با این روش دیگر شاهد نیستیم فردی که در حوزه انتخابیه راهنمای چپ می زند و در مجلس راست می پیچد در درون لیست قرار بگیرد. بنابراین اگر ساز و کاری شکل بگیرد تا احزاب نبض کار را به دست بگیرد دیگر این رفتارها را شاهد نخواهیم بود. هر چه باشد اشخاص تعهدی ندارند لذا بعد از مدتی تصمیم می گیرند روششان را تغییر دهند و همین موضوع به یک جریان ضربه می زند شما همین 30 نفر تهران را نگاه کنید همه انها افرادی بسیار خوب هستند و من با همه انها رفیقم اما به جز چند نفر بقیه به هیچ حزبی تعلق ندارند و تعهدی هم ندارند و به هر دلیل مسیر دیگری را انتخاب می کنند مثلا اگر از آقای کاظم جلالی و بهروز نعمتی بگویید عضو کدام حزب هستید می گویند هیچی یا اگر بگوییم شما در لیست ما بودید می گویند شما بی خود ما را در لیست قرار دادید یا اصلا ما زینت بخش لیست شما بودیم؛ بنابراین اگر به سمت اشخاص برویم چیزی بیشتر در انتظارمان نیست اما اگر به سراغ احزاب برویم بهتر می توان از افراد حساب کشی کرد.
متاسفانه ترس از شورای نگهبان را در مجلس می توان دید هرچند خدا را شاکریم که ما چنین روحیه ای نداریم و هیچ گاه احساس نکردیم که نباید بیاییم و سکوت کنیم اما آنچه هم گفتیم به حق و بر اساس رعایت خطوط قرمز بوده است.
بحث پارلمان اصلاحات چقدر می تواند اصلاحات را به ایده آل نزدیک کند؟
ما در طرحی که مطرح کردیم گفتیم هر حزبی 30 تا 150 نفر را معرفی کنند تا یک مجمع چند هزار نفره درست شود و آنها باشند که تصمیم نهایی را اتخاذ کنند و یک شورایی تشکیل شود که آنها برای لیست مجلس و شوراهای شهر تصمیم گیری کند. هرچند شورای هماهنگی این موضوع را تصویب کرده است اما طرح های مختلفی برای چگونگی پارلمان اصلاحات ارائه شده است  که فکر می کنم نهایتا تا پاییز امسال یک تصمیم جدی برای آن گرفته شود و این پارلمان اغاز به کار کند. ما بر این باوریم پارلمان اصلاحات طرحی برای بازسازی اعتماد مردم به اصلاح طلبان است.
شما دائما از شورای هماهنگی می گویید اما به قول صفایی فراهانی مدل شورای هماهنگی و شورای سیاستگذاری برای بازگشت به قدرت بود. برای ماندن در قدرت باید به سراغ مدل دیگری مانند یک حرکت جبهه ای برویم و دیگر شورای هماهنگی و شورای سیاست گذاری نمی تواند موثر باشد
به دست آوردن قدرت مهمترین دستاورد یک حزب می تواند باشد.
 
کد مطلب : ۱۴۱۲۲۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.