۱۱
یادداشت/

فشار اقتصادی از بالا، آپرگاد از پایین!

تاریخ انتشار
چهارشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۹
فشار اقتصادی از بالا، آپرگاد از پایین!
بر اساس آمارهایی که مسئولان سازمان پزشکی قانون کشور اعلام کرده اند، سالانه تقریبا ۶۰۰ هزار نفر کمتر یا بیشتر، به دنبال وقوع نزاع به مراکز پزشکی قانونی مراجعه میکنند. نكته جالب‌تر اينكه اين آمارها حتي از رقم ۱۶۸۰ درگيري در روز خبر مي‌دهد.

پرخاشگری و خشونت در شمار آن دسته از پدیده های اجتماعی است كه به رغم تنفر و بیزاری بشر از آن، در تمامی ادوار تاریخ زندگی اجتماعی و تعامل افراد، گروه ها و... داشته است. اما امروزه این خشونت بیش از گذشته پدیدار گشته و میتوان جامعه را دچار یک نوع بیماری فرهنگی و ناهنجاری دانست که به سرعت در بین زﻧﺎن نیز سرایت کرده ( ﺷﺎﯾﺪ علت آن ورود زﻧﺎن ﺑﻪ اﺟﺘﻤﺎع ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ آﮔﺎﻫﯽ آﻧﺎن از ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻫﺎی جنسیتی گردیده است) و در آن هیچ گذشتی، مصالحه‌ای، مهربانی بین مردم صورت نمی‌گیرد. خصایص خوب اخلاقی در جامعه ما از بین رفته ، معنویات در جامعه کمرنگ شده است و جایگزینی به نام خشونت روی کار آمده است.

این خشونت تنها در مردمی که در خیابان بر سر پارک ماشین، با یکدیگر درگیری پیدا میکنند، خلاصه نمیشود؛ فراتر میرود و قدم به سازمان های دولتی و خصوصی میگذارد : برخورد های تند مسئولان در مراجعه ارباب‌رجوع، اخلاق نامناسب بسیاری از راننده ی تاکسی یا اتوبوس با مسافرین و ...

شاید باید اینگونه بیان کرد که خشونت به یک مفهوم عامی سوق پیدا کرده که برای بیان هر عقیده ای، نیاز به بالا رفتن صدا و نشان دادن زور بدنی است.

کارشناسان معتقدند افزایش این نزاع ها دارای دو علت بیرون سازمانی و درون سازمانی است؛ بیکاری ، اﺧﺘﻼف ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ و ﻓﺴﺎدﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی از جمله عوامل بیرون سازمانی و شخصیت اشخاص و عدم دستیابی بە خواسته هایشان، آستانه تحمل، توقع های بالا و قدرت بدنی مردم از مهم ترین عوامل مؤثر درون سازمانی محسوب میشود.

در بخش خشونت از درون، باید عهده داران آموزه های علمی به افراد را در همان آغازی ترین راه ساختن شخصیت خود، چه در خانواده و چه در مدرسه، کسانی به عهده بگیرند که خصلت های از یادبرده ی این روزهای جامعه از جمله خودگذشتگی، آرامش، تلاش برای رسیدن به هدف های خود با درنظر گرفتن خواسته های دیگر افراد، توقع متناسب با جایگاه شخصیتی و ... را به درستی آموزش دهند.

ارزش های نهادینه شده در افراد باعث میشود که در برخورد با دیگر اندیشه هایی که ساز مخالفت خود را نسبت به تفکر شما، کوک کرده است به راحتی برخورد کنید و با آرامش در پاسخ ها شتاب کنید و یا در تفاوت های جنسی که گاها به تبعیض تعبیر میشود، با منطق برخورد کنید.
پس اولین گام برای ترک خوردن بت های خشم در انسان، با آموزه های درست خورده میشود.
اما زمانی که خشونت عارض بر انسان از متن شرایط بیرونی باشد، شناخت آن شرایط، قادر به حل مسائل میشود. غیراز آن نمی توان به بهبود روابط انسان ها و جامعه ای دور از خشونت امیدوار بود.

اختلاس های فراوان، دروغ سیاست مداران به مردم و ... عاملی است که استرس، که تاثیر مستقیم بر سیستم عصبی افراد میگذارد، به ذهن مردم تزریق شود و تمام آموزش هایی که در سازمان درونی، نهادینه شده است به فراموشی سپرد شود و آستانه تحمل افراد به قعر سقوط کند و باز به جامعه ای رجعت کنیم که با وجود پایه های اساسی در قسمت ساخت شخصیتی برتر، دچار تشنجی به نام خشونت است.

با وجود آشکار بودن علت بیماری، باید به درمان پرداخت. دادن آمار برای نزاع های خیابانی در شهرهای ایران و اول شدن پایتخت در این رتبه بندی، راه حلی را جلوی پای این مشکل نمیگذارد.
مسئولین، با تیشه های موجود بر پیکره ی مردم نتازند. مردم با آموزش های درونی ، زمانی که در از آرامش بیرونی بهره ای نمیبرند و با اندیشه ی چگونه گذراندن فردای پر از هراس نبود کار، پول و ... باید امرار معاش کنند ؟

چگونه روشنای امید را در تاریکی حقیقت های موجود، اختلاس ها و دروغ ها، گرانی ها و نبود درآمد کافی ، بیامیزند و در خاکستری تیره ی زندگی ، با ارامش برخورد کنند.
نیاز به تخلیه های روانی خود دارند، این سوپاپ در برخورد های کوچک ایجاد میشود و در یقه های در مشت چروک شده و فحش های ردیف شده، تجلی میکند.

اقایان مسئولین!

مردم را به یاد بیاورید، مردم زیر دست و پای مشکلات است که در رتبه بندی نخست در نزاع، مدال میگیرند.
کد مطلب : ۳۸۲۳۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.