یادداشت اختصاصی؛
چاره اندیشی به جای بهرهبرداری سیاسی و ماستمالی!
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۰۴
«ایران هراسی» واژه ایست که این روزها زیاد به گوش ایرانیان رسیده و با آن از طریق شبکههای اجتماعی و رسانههای غربی آشنایی کامل دارند.
اما این بار این واژههای غریب از پیامد صحبتهای یک ایرانی فعال در کابینه دولت شنیدهشده است، نه با صراحتی مستقیم در کلام اما در تکتک واژهها میشود این استنباط را برداشت کرد:
«عراق نهتنها حوزه تمدنی است بلکه هویت، مرکز و پایتخت ماست که تفکیک جغرافیای ایران و عراق ممکن نیست. چراکه جغرافیای ایران و عراق غیرقابل تجزیه است و فرهنگ ما غیرقابلتفکیک است. پس ما یا باید باهم بجنگیم و یا یکی شویم.»
این جملههای پرحاشیه را حجتالاسلام علی یونسی بانام مستعار علی ادریسی که در دولت تدبیر و امید بهعنوان دستیار ویژه رئیسجمهور ایران در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی منسوب شده و در سال ۱۳۶۲ عهدهدار مقام ریاست شعبه دادگاه نظامی بوده و پسازآن در ۱۳۷۶ رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح و رییس کمیته تحقیق محمد خاتمی پیرامون قتلهای زنجیرهای بوده است، عنوان کرد.
این سابقهی مطرحشده ما را به این دو گزینهی احتمالی سوق میدهد:
الف) ایشان باهدفی نامعلوم، در پی شکستن خطهای قرمزی است که تاکنون کسی از آنها عبور نکرده است. همچون سخنرانی تابوشکن ایشان در خصوص پرچم ایران: «پرچم سه رنگ ایران سابقه بسیار قدیمی دارد. اینیک نماد ملی است. عدهای خیال میکردند نماد شیر و خورشید در میان پرچم ایران یک نماد سلطنتی است اما اینگونه نیست. شیر نماد حضرت علی (ع) و خورشید نماد حضرت محمد (ص) است و تنها تاجش مربوط به شاه بود. اگر به من باشد، هلالاحمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن میکنم؛ البته برای هلالاحمر هم احترام قائلم.»
ب) هدفهای از پیش تعیینشدهای در خصوص این موضوع وجود دارد که درهرصورت اگر بهرهبرداریهای سیاسی داخلی نیز از اهداف این اظهارات بوده است، عاملی گردیده که وجههی ایران خدشهدار شده است.
این صحبتها باعث واکنش دولت عراق و زیر سؤال بردن ایران در رسانهها گردید: «عراق دارای حاکمیت کامل است و به هیچ طرفی چه ایران و چه غیرازآن اجازه نداده و نخواهد داد که این حاکمیت را نقض یا در امور داخلی این کشور دخالت کند.»
علاوه بر موضعگیریهایی که در سطح منطقه صورت گرفته است، در داخل نیز ۲۱ نماینده در برابر این موضوع موضعگیری کردهاند. در همین راستا آقای کوثری نماینده تهران عنوان میکند: «حتماً طی نامهای به آیتالله لاریجانی رئیس قوه قضائیه، پیگیری حقوقی اظهارات آقای یونسی را از دستگاه قضائی مطالبه خواهیم کرد چراکه این اولین بار نیست که آقای یونسی، منافع ملی و مصالح عالیه نظام را موردتوجه قرار نمیدهد.»
استادزیباکلام نیز در اینباره دست به قلم بردهاند و مواردی را با هم قیاس نمودهاند.
آقای زیباکلام، شما که در جوابیهی آقایان نماینده عنوان کردید: «اگر شما و همفکرانتان مباهات کنید که «انقلاب اسلامی» به عراق صادرشده و در آن کشور به حرکت درآمده، سخنتان عیب و ایرادی ندارد و تازه انقلابی هم هست؛ اما اگر آقای یونسی بگوید که ایران اسلامی در عراق پیشروی کرده یا نفوذ کرده، میبایستی علیه وی اعلامجرم شود؟»
آیا شما صادر کردن انقلاب به دیگر کشورهای اسلامی را با سخنان سخیف آقای یونسی برابر دانستهاید؟
هنر صدور انقلاب به دیگر کشورها، منشأ از ارزشهای والای انقلاب امام خمینی(ره) دارد اما حرفهای آقای یونسی برابر با تزریق اجباری انقلاب و تحول در دیگر کشورهاست که گویی با اهرم فشار ایران است که کشورها دست به قیام زدهاند. این در حالی است که الگوبرداری صحیح و بیان درست این انقلاب باشکوه باعث گردید که بیداری در دیگر کشورها نیز صورت گیرد.
جناب زیباکلام، آیا واکنش به موقع عضو کمیسیون امنیت ملی برای مبرا کردن چهره نظام از موضعگیری بیجای آقای یونسی را در قیاس با این جمله قرار میدهید که «پس ما یا باید باهم بجنگیم و یا یکی شویم.»؟
در جایی که سردار قاسم سلیمانی و دیگر همرزمان ایشان لبیک به حکم آیتالله سیستانی به عنوان مرجعیت شیعه گفتهاند و در کنار دیگر نیروهای عراقی در خاک عراق در مقابل نیروهای داعش، جان برکف و دلیرانه مبارزه میکنند؟
شایان ذکر است که جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب تا کنون در هیچ زمانی قصد کشورگشایی و زیرسوال بردن استقلال و حاکمیت هیچ کشوری را نداشته و استراتژی جمهوری اسلامی ایران همواره بر اساس دفاع و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بوده است و در دوران دفاع مقدس نیز بر اساس همین اهداف برای دفاع از کشور وارد جنگ گردید.
استاد زیباکلام، سخن دیگر شما که اشاره به سخنان رئیسجمهور اسبق، آقای دکتر احمدینژاد را دارد: «ظاهراً نفس حیات خلوت درآوردن کشوری و سرزمینی دیگر در تفکر شما و همفکرانتان خیلی اشکالی ندارد. اشکال از جایی شروع میشود که چه کسی آن را مرتکب شود؟ و چه کسی آن را مورد بهرهبرداری قرار دهد. اگر ما آن را مرتکب شویم صدور انقلاب است؛ اما دیگران اگر مرتکب شوند استعمار و سلطه است. اگر آقای احمدینژاد که همفکر ماست آن را بگوید میشود مواضع انقلابی و اگر آقای یونسی بختبرگشته آن را بگوید میشود دخالت در امور کشورهای دیگر و میبایستی علیه وی اعلامجرم نماییم.»
باید اذعان داشت که در زمان سفر آقای احمدینژاد به آمریکای لاتین این سخن از جانب ایشان مطرح شد: «ایران از گذشته قویتر است و به دنبال این است که از آمریکای لاتین که به حیات خلوت آمریکا معروف است بهعنوان پایگاهی برای حمله به دموکراسی غربی استفاده کند.»
در نظر داشته باشید که در زمان گذشته ایران در بحران کشمشهای اینچنین که از طرفی درگیر جولان گروهی به نام داعش در کشور همسایه و از طرفی بحث نفسگیر مذاکرات هستهای، نبوده است؛ ایراد کردن چنین سخنرانی نشان از قدرت بیمثال ایران داشت؛ اما امروزه که عرصه بینالمللی بر ایران بسیار تنگ و نقش ایران در منطقه حساس تراز گذشته به چشم میخورد بهتر است که از بیان چنین موضوعاتی سخت جلوگیری شود.
درنهایت، باید گفته شود که برآوردهای سیاسی داخلی درونمرزی نباید تأثیری روی ارتباطات بینالملل ایران داشته باشد. دراینبین نیز مسئولین مربوطه باید با دقت هرچهتمامتر درراه پیشرفت ایرانی که امروزه چشم تمام دنیا به آن دوختهشده است گام نهند و از هر موضوعی برای بازیهای جناحی و کشیدن افراد به چالشهای سیاسی خودداری کنند.
امید آن داریم که همواره آرمانهای امام راحل و اهداف رهبر عزیزمان در رفتار مسئولین جاری باشد و برای ایرانی بهتر تلاش کنند.
اما این بار این واژههای غریب از پیامد صحبتهای یک ایرانی فعال در کابینه دولت شنیدهشده است، نه با صراحتی مستقیم در کلام اما در تکتک واژهها میشود این استنباط را برداشت کرد:
«عراق نهتنها حوزه تمدنی است بلکه هویت، مرکز و پایتخت ماست که تفکیک جغرافیای ایران و عراق ممکن نیست. چراکه جغرافیای ایران و عراق غیرقابل تجزیه است و فرهنگ ما غیرقابلتفکیک است. پس ما یا باید باهم بجنگیم و یا یکی شویم.»
این جملههای پرحاشیه را حجتالاسلام علی یونسی بانام مستعار علی ادریسی که در دولت تدبیر و امید بهعنوان دستیار ویژه رئیسجمهور ایران در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی منسوب شده و در سال ۱۳۶۲ عهدهدار مقام ریاست شعبه دادگاه نظامی بوده و پسازآن در ۱۳۷۶ رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح و رییس کمیته تحقیق محمد خاتمی پیرامون قتلهای زنجیرهای بوده است، عنوان کرد.
این سابقهی مطرحشده ما را به این دو گزینهی احتمالی سوق میدهد:
الف) ایشان باهدفی نامعلوم، در پی شکستن خطهای قرمزی است که تاکنون کسی از آنها عبور نکرده است. همچون سخنرانی تابوشکن ایشان در خصوص پرچم ایران: «پرچم سه رنگ ایران سابقه بسیار قدیمی دارد. اینیک نماد ملی است. عدهای خیال میکردند نماد شیر و خورشید در میان پرچم ایران یک نماد سلطنتی است اما اینگونه نیست. شیر نماد حضرت علی (ع) و خورشید نماد حضرت محمد (ص) است و تنها تاجش مربوط به شاه بود. اگر به من باشد، هلالاحمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن میکنم؛ البته برای هلالاحمر هم احترام قائلم.»
ب) هدفهای از پیش تعیینشدهای در خصوص این موضوع وجود دارد که درهرصورت اگر بهرهبرداریهای سیاسی داخلی نیز از اهداف این اظهارات بوده است، عاملی گردیده که وجههی ایران خدشهدار شده است.
این صحبتها باعث واکنش دولت عراق و زیر سؤال بردن ایران در رسانهها گردید: «عراق دارای حاکمیت کامل است و به هیچ طرفی چه ایران و چه غیرازآن اجازه نداده و نخواهد داد که این حاکمیت را نقض یا در امور داخلی این کشور دخالت کند.»
علاوه بر موضعگیریهایی که در سطح منطقه صورت گرفته است، در داخل نیز ۲۱ نماینده در برابر این موضوع موضعگیری کردهاند. در همین راستا آقای کوثری نماینده تهران عنوان میکند: «حتماً طی نامهای به آیتالله لاریجانی رئیس قوه قضائیه، پیگیری حقوقی اظهارات آقای یونسی را از دستگاه قضائی مطالبه خواهیم کرد چراکه این اولین بار نیست که آقای یونسی، منافع ملی و مصالح عالیه نظام را موردتوجه قرار نمیدهد.»
استادزیباکلام نیز در اینباره دست به قلم بردهاند و مواردی را با هم قیاس نمودهاند.
آقای زیباکلام، شما که در جوابیهی آقایان نماینده عنوان کردید: «اگر شما و همفکرانتان مباهات کنید که «انقلاب اسلامی» به عراق صادرشده و در آن کشور به حرکت درآمده، سخنتان عیب و ایرادی ندارد و تازه انقلابی هم هست؛ اما اگر آقای یونسی بگوید که ایران اسلامی در عراق پیشروی کرده یا نفوذ کرده، میبایستی علیه وی اعلامجرم شود؟»
آیا شما صادر کردن انقلاب به دیگر کشورهای اسلامی را با سخنان سخیف آقای یونسی برابر دانستهاید؟
هنر صدور انقلاب به دیگر کشورها، منشأ از ارزشهای والای انقلاب امام خمینی(ره) دارد اما حرفهای آقای یونسی برابر با تزریق اجباری انقلاب و تحول در دیگر کشورهاست که گویی با اهرم فشار ایران است که کشورها دست به قیام زدهاند. این در حالی است که الگوبرداری صحیح و بیان درست این انقلاب باشکوه باعث گردید که بیداری در دیگر کشورها نیز صورت گیرد.
جناب زیباکلام، آیا واکنش به موقع عضو کمیسیون امنیت ملی برای مبرا کردن چهره نظام از موضعگیری بیجای آقای یونسی را در قیاس با این جمله قرار میدهید که «پس ما یا باید باهم بجنگیم و یا یکی شویم.»؟
در جایی که سردار قاسم سلیمانی و دیگر همرزمان ایشان لبیک به حکم آیتالله سیستانی به عنوان مرجعیت شیعه گفتهاند و در کنار دیگر نیروهای عراقی در خاک عراق در مقابل نیروهای داعش، جان برکف و دلیرانه مبارزه میکنند؟
شایان ذکر است که جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب تا کنون در هیچ زمانی قصد کشورگشایی و زیرسوال بردن استقلال و حاکمیت هیچ کشوری را نداشته و استراتژی جمهوری اسلامی ایران همواره بر اساس دفاع و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بوده است و در دوران دفاع مقدس نیز بر اساس همین اهداف برای دفاع از کشور وارد جنگ گردید.
استاد زیباکلام، سخن دیگر شما که اشاره به سخنان رئیسجمهور اسبق، آقای دکتر احمدینژاد را دارد: «ظاهراً نفس حیات خلوت درآوردن کشوری و سرزمینی دیگر در تفکر شما و همفکرانتان خیلی اشکالی ندارد. اشکال از جایی شروع میشود که چه کسی آن را مرتکب شود؟ و چه کسی آن را مورد بهرهبرداری قرار دهد. اگر ما آن را مرتکب شویم صدور انقلاب است؛ اما دیگران اگر مرتکب شوند استعمار و سلطه است. اگر آقای احمدینژاد که همفکر ماست آن را بگوید میشود مواضع انقلابی و اگر آقای یونسی بختبرگشته آن را بگوید میشود دخالت در امور کشورهای دیگر و میبایستی علیه وی اعلامجرم نماییم.»
باید اذعان داشت که در زمان سفر آقای احمدینژاد به آمریکای لاتین این سخن از جانب ایشان مطرح شد: «ایران از گذشته قویتر است و به دنبال این است که از آمریکای لاتین که به حیات خلوت آمریکا معروف است بهعنوان پایگاهی برای حمله به دموکراسی غربی استفاده کند.»
در نظر داشته باشید که در زمان گذشته ایران در بحران کشمشهای اینچنین که از طرفی درگیر جولان گروهی به نام داعش در کشور همسایه و از طرفی بحث نفسگیر مذاکرات هستهای، نبوده است؛ ایراد کردن چنین سخنرانی نشان از قدرت بیمثال ایران داشت؛ اما امروزه که عرصه بینالمللی بر ایران بسیار تنگ و نقش ایران در منطقه حساس تراز گذشته به چشم میخورد بهتر است که از بیان چنین موضوعاتی سخت جلوگیری شود.
درنهایت، باید گفته شود که برآوردهای سیاسی داخلی درونمرزی نباید تأثیری روی ارتباطات بینالملل ایران داشته باشد. دراینبین نیز مسئولین مربوطه باید با دقت هرچهتمامتر درراه پیشرفت ایرانی که امروزه چشم تمام دنیا به آن دوختهشده است گام نهند و از هر موضوعی برای بازیهای جناحی و کشیدن افراد به چالشهای سیاسی خودداری کنند.
امید آن داریم که همواره آرمانهای امام راحل و اهداف رهبر عزیزمان در رفتار مسئولین جاری باشد و برای ایرانی بهتر تلاش کنند.