خودروی داخلی، اما به چه قیمتی؟!
"سید"
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۵۵
قیمتگذاری در شورای رقابت بحثی است که این روزها بازار داغی در میان محافل اقتصادی ایجاد کرده است و تبدیل به نمایشی در لابهلای کشوقوسهای تصمیمگیری دولت و سایر تصمیمگیرندگان برای قیمتگذاری خودرو شده است.
نمایشی که در ظاهر نقدهایی منصفانه بر تصمیمگیریهای طرفین است و در باطن شاید انداختن توپ در زمین دیگری و شاید قرار باشد آنقدر این کلاف پیچیده شود که ما هم از یادآوری سرنخ آن خسته شویم و طبق روال به آن تصمیم تن دهیم.
قیمتگذاری بر روی تولیدی ملی که عواملی چون تحریم، عدم مدیریت، سود صاحبان و… چنان آن را از استاندارد دور کرده است که متولیان تولید آن تن به تأیید کیفیت و استاندارد کردن آن نمیدهند و خود بر ناایمن بودن آن اذعان دارند.
تولیدی که گاه با شنیدن خبرها و آمارهای هزاران نفری تلفات جادهای آتشبر جان و افکار ما میاندازد که تا به کی دغدغه قیمت پراید و آر-دی را داشته باشیم درحالیکه باید برای سوارشدن بر آنها جانمان را در مشت خود بگیریم که مبادا ما هم به آمار سالیانه اضافه نشویم!
تولیدی ملی که ضرر هنگفتی بر پیکره زخمخورده اقتصاد ما میزند:
هدر رفتن یارانه دولتی
هدر رفتن سوخت
آمار بالای تلفات که مرگ هر یک، هدر رفتن سرمایه گرانقیمت انسانی در این مرزبوم است (چهبسا که در میان این کشتگان میتواند سرپرست خانوارها، دانشجویان، نخبگان و… باشد که قیمت هر یک آنها بسیار بیشتر از آن چیزهایی است که مبنای محاسبات قرار میگیرند.)
هدر رفتن فرصتهای ادارات و سازمانها و بخشهای گوناگون که با هر تصادف و مرگ و حادثههایی اینچنین درگیر خواهند بود
از بین رفتن محیطزیست
عدم جذب توریست به علت ایمنی پایین سفرهای زمینی
و…
حال سؤالهای سادهای در ذهن همه ما شکل میگیرد.
حمایت از این تولید ملی به چه قیمتی؟
آیا این بود همان اقتصاد مقاومتی که قرار بود سرلوحه تصمیمات آقایان قرار گیرد؟
آیا بهتر نیست بهجای ایـــــــــن همه هزینه برای این تولید داخلی، اندکی از آن را صرف واردات خودروی استانداری شود که حداقل در هر سفر نگران راهی شدن به سفر آخرت نباشیم.
اینجا همانجایی است که آقایان فریاد حمایت از تولید داخلی را بر سر ما میزنند که با حذف این تولید ملی بسیاری نان، آجر خواهد شد و تعداد زیادتری بیکار.
جواب شمارا اینجا میدهیم.
آقایان حتماً یادتان هست که همت بلند نیروهای مسلح جمهوری اسلامی توانست پهپاد دشمن را از آسمان بر زمین نشاند و بادانش مهندسی معکوس در اندک زمانی توانستند جزئیات ساخت آن را به دست آورند.
پس ما میتوانیم و میتوانستیم در طول این ۳۵ سال که از پیمانمان با بنیانگذار انقلاب میگذرد. با استفاده از همین دانش نیازهای اساسی در داخل را تأمین کنیم که دستمان بهسوی خارج مرزها دراز نباشد.
ما میتوانستیم با مهندسی معکوس دانش ساخت بسیاری از ماشینها ازجمله لوکوموتیو را که حتماً جزئیات ساخت آن از پهپاد سادهتر هست به دست آوریم.
آری ماشینی به نام لوکوموتیو، وسیلهای که میتواند در جریان انداختن حیات در رگهای اقتصاد ایران بسیار مؤثر باشد.
وسیلهای برای ایجاد حملونقل ایمن در داخل برای حمایت از انواع تولیدات.
درحالیکه توان خود را صرف ساخت خودروهایی غیراستاندارد قرار دادهایم که واردات آن آسان ولی از تولید وسیلهای حیاتی برای اقتصاد چون لوکوموتیو غافل شدهایم که در تحریم قرار دارد!
آقایان بهتر است بهجای تولید ماشینی غیراستاندارد که هزینههای بسیاری روی دست همگان میگذارد همت به تولید ماشینهایی نمایید که اقتصاد ایران را به حرکت وادارد.
برای آن کارگری که سنگش را به سینه میزنید چه فرقی دارد پیچ خودرویی را بسازد که سرانجام محصولی غیراستاندارد خواهد بود یا پیچ وسیلهای که اقتصاد را در داخل مرزها به جریان اندازد؟
آیا هزینه کردن برای خودرویی که ایــــــــن همه هزینه و تلفات روی دست ما میگذارد اقتصاد مقاومتی است یا واردات راحت آن با هزینهای کمتر با حفظ سرمایههای ملی و تولید وسایلی که اقتصاد ما تشنه آن است و از واردات آن محروم هستیم؟!؟
آقایان بهتر است بهجای کشوقوس دادن به این نمایش تصنعی، تعصبات در جای بهتری خرج شود.
ما با واردات آسان و تولید ماشینهای اساسی میتوانیم موارد ذیل را ایجاد کنیم:
حفظ سرمایه ملی (مالی و جانی)
آرامش روانی و حفظ شئون فرهنگی، اسلامی و ایرانی (فروش کالایی که خودتان آن را استاندارد نمیدانید، اشکال شرعی دارد، یا! ندارد؟!؟)
حفظ محیطزیست
کاهش واردات بنزین و جلوگیری از هدر رفتن یارانه و سرمایهها برای سوخت
ایجاد بستری امن در سفرهای زمینی برای جذب توریست (به خودمان رحم کنیم تا به ما بهتر اطمینان کنند)
کاهش هزینه از وزارتخانهها و بخشهای مختلف (وزارت کار، وزارت بهداشت، شرکتهای بیمه و…)
توسعه زیرساختهای کشور که نیازمند سرمایه بنگاههای بزرگ اقتصادی میباشند
توسعه اقتصادی که بر اساس توسعه زیرساخت حملونقل ریلی ایجاد میشود
توسعه اقتصادی و وابستگی کشورهای منطقه جهت استفاده از حملونقل ریلی و ایجاد دیپلماسی مؤثر در روابط بینالملل
و موارد دیگری که هریک خود میتواند نشان از قدرت و عزت کشوری چون ایران باشد.
آقایان، حال عملکرد شما در راستای اقتصاد مقاومتی است یا پیشنهادها ما؟
اندکی بیشتر تأملکنیم!
نمایشی که در ظاهر نقدهایی منصفانه بر تصمیمگیریهای طرفین است و در باطن شاید انداختن توپ در زمین دیگری و شاید قرار باشد آنقدر این کلاف پیچیده شود که ما هم از یادآوری سرنخ آن خسته شویم و طبق روال به آن تصمیم تن دهیم.
قیمتگذاری بر روی تولیدی ملی که عواملی چون تحریم، عدم مدیریت، سود صاحبان و… چنان آن را از استاندارد دور کرده است که متولیان تولید آن تن به تأیید کیفیت و استاندارد کردن آن نمیدهند و خود بر ناایمن بودن آن اذعان دارند.
تولیدی که گاه با شنیدن خبرها و آمارهای هزاران نفری تلفات جادهای آتشبر جان و افکار ما میاندازد که تا به کی دغدغه قیمت پراید و آر-دی را داشته باشیم درحالیکه باید برای سوارشدن بر آنها جانمان را در مشت خود بگیریم که مبادا ما هم به آمار سالیانه اضافه نشویم!
تولیدی ملی که ضرر هنگفتی بر پیکره زخمخورده اقتصاد ما میزند:
هدر رفتن یارانه دولتی
هدر رفتن سوخت
آمار بالای تلفات که مرگ هر یک، هدر رفتن سرمایه گرانقیمت انسانی در این مرزبوم است (چهبسا که در میان این کشتگان میتواند سرپرست خانوارها، دانشجویان، نخبگان و… باشد که قیمت هر یک آنها بسیار بیشتر از آن چیزهایی است که مبنای محاسبات قرار میگیرند.)
هدر رفتن فرصتهای ادارات و سازمانها و بخشهای گوناگون که با هر تصادف و مرگ و حادثههایی اینچنین درگیر خواهند بود
از بین رفتن محیطزیست
عدم جذب توریست به علت ایمنی پایین سفرهای زمینی
و…
حال سؤالهای سادهای در ذهن همه ما شکل میگیرد.
حمایت از این تولید ملی به چه قیمتی؟
آیا این بود همان اقتصاد مقاومتی که قرار بود سرلوحه تصمیمات آقایان قرار گیرد؟
آیا بهتر نیست بهجای ایـــــــــن همه هزینه برای این تولید داخلی، اندکی از آن را صرف واردات خودروی استانداری شود که حداقل در هر سفر نگران راهی شدن به سفر آخرت نباشیم.
اینجا همانجایی است که آقایان فریاد حمایت از تولید داخلی را بر سر ما میزنند که با حذف این تولید ملی بسیاری نان، آجر خواهد شد و تعداد زیادتری بیکار.
جواب شمارا اینجا میدهیم.
آقایان حتماً یادتان هست که همت بلند نیروهای مسلح جمهوری اسلامی توانست پهپاد دشمن را از آسمان بر زمین نشاند و بادانش مهندسی معکوس در اندک زمانی توانستند جزئیات ساخت آن را به دست آورند.
پس ما میتوانیم و میتوانستیم در طول این ۳۵ سال که از پیمانمان با بنیانگذار انقلاب میگذرد. با استفاده از همین دانش نیازهای اساسی در داخل را تأمین کنیم که دستمان بهسوی خارج مرزها دراز نباشد.
ما میتوانستیم با مهندسی معکوس دانش ساخت بسیاری از ماشینها ازجمله لوکوموتیو را که حتماً جزئیات ساخت آن از پهپاد سادهتر هست به دست آوریم.
آری ماشینی به نام لوکوموتیو، وسیلهای که میتواند در جریان انداختن حیات در رگهای اقتصاد ایران بسیار مؤثر باشد.
وسیلهای برای ایجاد حملونقل ایمن در داخل برای حمایت از انواع تولیدات.
درحالیکه توان خود را صرف ساخت خودروهایی غیراستاندارد قرار دادهایم که واردات آن آسان ولی از تولید وسیلهای حیاتی برای اقتصاد چون لوکوموتیو غافل شدهایم که در تحریم قرار دارد!
آقایان بهتر است بهجای تولید ماشینی غیراستاندارد که هزینههای بسیاری روی دست همگان میگذارد همت به تولید ماشینهایی نمایید که اقتصاد ایران را به حرکت وادارد.
برای آن کارگری که سنگش را به سینه میزنید چه فرقی دارد پیچ خودرویی را بسازد که سرانجام محصولی غیراستاندارد خواهد بود یا پیچ وسیلهای که اقتصاد را در داخل مرزها به جریان اندازد؟
آیا هزینه کردن برای خودرویی که ایــــــــن همه هزینه و تلفات روی دست ما میگذارد اقتصاد مقاومتی است یا واردات راحت آن با هزینهای کمتر با حفظ سرمایههای ملی و تولید وسایلی که اقتصاد ما تشنه آن است و از واردات آن محروم هستیم؟!؟
آقایان بهتر است بهجای کشوقوس دادن به این نمایش تصنعی، تعصبات در جای بهتری خرج شود.
ما با واردات آسان و تولید ماشینهای اساسی میتوانیم موارد ذیل را ایجاد کنیم:
حفظ سرمایه ملی (مالی و جانی)
آرامش روانی و حفظ شئون فرهنگی، اسلامی و ایرانی (فروش کالایی که خودتان آن را استاندارد نمیدانید، اشکال شرعی دارد، یا! ندارد؟!؟)
حفظ محیطزیست
کاهش واردات بنزین و جلوگیری از هدر رفتن یارانه و سرمایهها برای سوخت
ایجاد بستری امن در سفرهای زمینی برای جذب توریست (به خودمان رحم کنیم تا به ما بهتر اطمینان کنند)
کاهش هزینه از وزارتخانهها و بخشهای مختلف (وزارت کار، وزارت بهداشت، شرکتهای بیمه و…)
توسعه زیرساختهای کشور که نیازمند سرمایه بنگاههای بزرگ اقتصادی میباشند
توسعه اقتصادی که بر اساس توسعه زیرساخت حملونقل ریلی ایجاد میشود
توسعه اقتصادی و وابستگی کشورهای منطقه جهت استفاده از حملونقل ریلی و ایجاد دیپلماسی مؤثر در روابط بینالملل
و موارد دیگری که هریک خود میتواند نشان از قدرت و عزت کشوری چون ایران باشد.
آقایان، حال عملکرد شما در راستای اقتصاد مقاومتی است یا پیشنهادها ما؟
اندکی بیشتر تأملکنیم!