اندر مصائب تجدید کارت ملی ایرانیان

عصر تعادل: با اینکه تا پایان سال 96 اعتبار کارتهای ملی فعلی تمدید و احتمالا در پایان زمان تعیین شده با این اوضاع ،این فرصت مجدد تمدید شود اما بخشی از شهروندان منضبط درصدد دریافت کارت هوشمند ملی خود برآمده اند .
مشاهدات نگارنده در این رابطه :
مقدمتا اشاره به این موضوع لازم است که متولی این کار یعنی سازمان ثبت احوال، اولین مراجعه را به دفاتر پیشخوان دولت که متعلق به بخش خصوصی است تعیین کرده و با دریافت مبلغی بین 18 تا 27 هزار تومان (بستگی به انصاف و معیارهای مدیر،درواقع صاحب دفتر خدمات دولت دارد)، ورقه ای حاوی تاریخ مراجعه به پست،ارایه مینماید واز این مرحله مصیبت آغاز میگردد:

• در مراجعه به واحد پست،مواجه میشوید با خیل عظیم افراد در سنین مختلف و بطور طبیعی خواهان نظم و سرعت عمل،که دقیقا خلاف آنرا مشاهده مینمایند .
   ساعت ها معطلی، کوچکی مکان های اختصاص یافته، هوای گرم و فاقد امکانات  آنهم در روزهای میانی هفتهو مجددا پرداخت هزینه دفتر در حدود 20 هزار تومان بشرحی که آمد .
  مراجعه جهت گرفتن عکس آنهم با تعاریف خاص مخصوصا در مورد خانم ها و حضور نفراتی بعنوان کارشناس حجاب که نکند عکس گرفته مورد تایید قرار نگیردو در مورد آقایان بدون کروات که مبتنی بر هیچ دلیل و دستور العمل مکتوبی نیست و متولیان دفاتر پستی کاسه داغ تر از آش، هر یک سلیقه ای بر مبنای تصورات خود و توهمات اعمال میکنند که گواه بر قدرت آموزگاران این مبحث می باشد که همهو همه در تشدید شرایط نقش داریم ...
  تا اینجا حدود 4 ساعت از وقت ذیقیمت مراجعه کنندگان صرف شده و مکتب سرکاری پیروز و خوشحال از این سیستم؟!به آلودگی هوا در اثر این رفت و آمدها، استهلاک و ترافیک نمی پردازیم که توضیح واضحات
  است ...
  در این مرحله بایستی انگشت نگاری کرد که داستان خاص خود را دارد، به این معنا که دستگاهها با توجه به نوع و کیفیت و کارامدی از نوع نا مرغوب چینی مشابه سایر موارد و ابتیاع شده در دوران گذشته که خریداران خودی  بی نصیب نباید بمانند!!!
  هر مراجعه کننده گرفتار این شرایط،دهها بار بایستی انگشتان مبارک را به صفحه ظریف با تمام قدرت فشار آورد و به گفته مسئول این کار در بیش از 20 درصد موارد نتیجه بخش نیست و باید به ادارات ثبت احوال 3روز بعد مراجعه نماید که با دستگاههای مدرن و حساس تر انگشت نگاری شود .
  در مراجعه نگارنده که کارش به این وادی انجامید، به گفته متصدی دفتر پست در این سن و سال از بسکه از انگشتان کار کشیده شده !! آثار انگشت یا خطوط انگشت صاف شده و انجام آن با این کم وکیف در توان  دفاتر پیشخوان دولت نیست. (از لحاظ علمی،ساییده شدن خطوط انگشت کشفی تازه ودر انحصار ثبت ایران بایستی بشمار آید!!!)
  در اداره عریض و طویل ثبت افراد عینا با  همان دستگاهها که ذکرش رفت مواجه و داستان تکر ار میشود و از مواهب دستگاههای چینی با ساعتها انتظار و اخذ نوبت برخوردارمی شوند و در اینجا بهر ترتیب کار سامان می یابد .
  آلودگی محیط به دلیل مراجعه کنندگان اغلب سالمند و کلافه که مسافت بسیاری را تا اداره ثبت پیموده اند و افزودن بر آلودگی هوا،ترافیک، استهلاک قطعات وسایل نقلیه، کاهش عمر،ممانعت از امکان استفاده مفید از اوقات فراغت و خستگی کارمندان پرتلاش این واحدها که مکرر با اعتراض جمع مواجه اند و...از برکات این سیستم می باشد .
  در مواردی کارمندان مستقر درپشت باجه ها مراجعه مکررا بیهوده و قابل رفع در مبادی اولیه دانستهو
  با استدلال فوق کاملا همراه و بهر حال خود را مامور و معذور می دانند ...
  به گفته مدیر یکی از واحدها ی ثبت احوال از کل مبلغ فقط 1200 تومان بحساب دولت واریز میشود و مابقی سهم دفاتر پیشخوان و پست می باشد،یادتان نرود که اداره پست کارت را درب منزل تحویل نمی دهد و هزینه دریافتی به مصرف کار آفرینی در دفاتر مختلف رسیده است که انصافا کار آفریده اند ...
  بعد از این همه، تازه باید حدود 3ماه منتظر ماند و مجدد به اداره ثبت جهت دریافت کارت جدید ملی مراجعه کرد و ساعتها انتظار و دریافت نوبت و خستگی کارکنان و ارباب رجوع ...
  ناگفته نماند در بررسی میدانی جهت تعین ساعات کار مفید کارمندان 80 دقیقه نفر روز،بدست آمد یعنی به جای 8ساعت کار مفید فقط یک پنجم که البته این گروه کارکنان پر تلاش ثبت مشمول این محاسبه نمیشوند و در تمامی اوقات به کاری خسته کننده که نه خود راضی اند و نه مراجعه کنندگان .
  آیا مقامات و متولیان امر با چنین دردسرها و مکافاتی مواجه می باشند و امکان دارد بعنوان نمونه این مورد  را که در مقابل دیگر گرفتاری ها بسیار جزئی مینماید،از نزدیک مشاهده و برای آن چاره اندیشی کنند که رضایت خالق و خلق  را در پی دارد .
  و آیا کارت جدیدملی حضرات در محل دفاترشان پس از انگشت نگاری در همان مکان تقدیمشان میشود  ؟؟؟
  وبالاخره آیا سیستم کنترل، ارزش یابی، نظرسنجی، تشویق و توبیخ نبایستی مستمرا انجام و از همه مهمتر پاسخگویی در این امر ساده مبتلی به تمامی ملت، تا چندین سال آینده ... وجود دارد؟؟و به طرحی دیگر که عرض خود بردن و زحمت ملت را در پی داشتن ره آورد آنست ...نیاز نیست ؟؟
  قصد اصلی نگارنده جلب توجه مدیران درسال <اقدام و عمل >به اینگونه امور روزمره مبتلا به مردم صبور و هشیار وطنمان است که آگاهانه از سوئیس شدن منصرف و خواهان سوریه نشدن می باشند .
  ضیاء مصباح / دبیر کانون علوم اداری ایران