۰
نگاهی به میراث ضرغامی برای سرافراز؛

شبکه‌های بی‌مخاطب، سرمایه به تاراج رفته و لشکر حقوق‌بگیران

تاریخ انتشار
يکشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۲
شبکه‌های بی‌مخاطب، سرمایه به تاراج رفته و لشکر حقوق‌بگیران
موضع‌گیری‌های اخیر عزت‌الله ضرغامی رئیس پیشین سازمان صداوسیما در قبال تغییرات محمد سرافراز رئیس فعلی این سازمان که دقیقاً مسیری برخلاف گذشته است، با واکنش ضرغامی و پاسخ افشاگرانه مدیر شبکه مستند -از یاران سرافراز- به ضرغامی همراه شده است اما سوای این تنش‌ها، ضرغامی چه میراثی برای جانشینش باقی گذاشته است؟

به گزارش «تابناک»؛ عزت‌الله ضرغامی رئیس پیشین صداوسیما برخلاف سلفش هنوز نتوانسته در عرصه سیاست موقعیت خاصی داشته باشد و روزگار را با خاطره‌نویسی و دفاع از عملکردش در دوران مدیریت رسانه ملی می‌گذراند اما مدیران کنونی سازمان صداوسیما تنها به بیان وضعیت بحرانی این سازمان اشاره نمی‌کنند، بلکه در حال تعطیلی برخی ساختارهای شکل گرفته توسط ضرغامی هستند و در واقع کارنامه رئیس سابق تحدید می‌شود.

پس از اعتراضات مکرر سرافراز و اصغر پورمحمدی به بی‌پولی سازمان صداوسیما، ضرغامی در روزهای اخیر پاسخ داد: «آخرین باری که من برای نیازهای مالی، اگر آن را بدهی بنامیم که بدهی نیست چرا که کارهای جاری است که انجام شده‌، گزارشی را برای دولت ارائه دادم، دولت این گزارش را بررسی کامل و 108 میلیارد آن را تایید کرد و تشکر هم می‌کنم از دولت فعلی که این 108 میلیارد را افزون بر بودجه فعلی به صدا و سیما داد... سازمان صداوسیما مثل هر دستگاه دیگر که فعالیت می‌کند همیشه یک مقدار بدهی دارد، اما این بدهی‌ها محدود و قابل حل است. » 

او همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چه واکنشی به حذف شبکه‌های تلویزیونی که در دوره‌ی ریاست وی افتتاح شدند داشته است، توضیح داد: «قاعدتا به عنوان کسی که شبکه‌ای را راه انداخته، وقتی تعطیل شد حال خوبی نداشتم اما حتما دوستانی که در حال حاضر در صداوسیما هستند در این زمینه مطالعه و بررسی انجام داده و تشخیص‌های لازم را داشته‌اند و بر اساس آن عمل کرده‌اند و من به نظر آنها احترام می‌گذارم. اما برای شخص من به عنوان کسی که شبکه‌ای مثل فیلم و شبکه شما را راه‌اندازی کرده است، تعطیلی آنها حال خوبی نیست... .»

گفته‌های ضرغامی با واکنش امیر تاجیک مدیر شبکه مستند از نزدیک‌ترین چهره‌ها به محمد سرافراز همراه شد و تاجیک با ذکر ارقام و آمارهایی، افشاگری بی‌سابقه‌ای کرد. صدها میلیارد تومان بدهی از جمله 260 میلیارد تومان بدهی معاونت سیما، خروج آرشیو محرمانه صداوسیما و پخش در شبکه‌های ماهواره‌ای معاند که منجر به بازداشت گروهی در بخش آرشیو صداوسیما شده و راه اندازی شبکه‌های تلویزیون بدون ایجاد عقبه مالی و محتوایی مهم‌ترین سرفصل‌های مطرح شده در نامه سرگشاده مدیر شبکه مستند سینما به ضرغامی بود.

حال پرسش اساسی این است که اساسا میراث ضرغامی برای سرافراز چه بوده و آیا نقدهای سرافراز، پورمحمدی و سایر مدیران ارشد رسانه ملی درباره شرایط بحرانی صداوسیما حقیقت دارد؟ «تابناک» برای پاسخ به این پرسش، این میراث را در چند سرفصل به صورت مجمل مورد ارزیابی قرار می‌دهد.


نیروی انسانی متورم و ناکارآمد

شاید بتوان سازمان صداوسیما را به واسطه کثرت تعداد کارمندان رسمی و قراردادی، بزرگ‌ترین شرکت پخش صوت و تصویر یا Broadcasting Corporation خواند اما کثرت شمار کارکنان رسانه ملی در دوره ضرغامی به اوج خود رسید، نه تنها یک مزیت نیست، بلکه به ضعف بزرگ است. در سازمان‌های حرفه‌ای، برای کاهش نیروی انسانی از انواع حربه‌ها بهر‌ه‌برداری می‌شود که مهم‌ترین این حربه‌ها استفاده از نیروهای انسانی دارای عملکرد چندگانه است و از همین طریق، شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان با عده قلیلی نیروی انسانی توانسته‌اند تاثیر بسیار جدی داشته باشند. 

البته از عملکرد محدود نیروهای انسانی صداوسیما، نگاه پررنگ کارمندی در این سازمان است و متاسفانه به واسطه آنکه ریسک حذف از سیستم در دوران ضرغامی بسیار پایین بود و سازمان لحظه به لحظه در حال متورم شدن بود، رویکردی کارمندی باعث افت چشمگیر بازدهی این سازمان شده بود اما سرافراز با مرخص کردن کارمندان بازنشسته این سازمان که قصد رفتن به خانه را نداشتند و همچنین پایان دادن به همکاری با گروهی از کارمندان قراردادی سازمان، بازی را به هم زد.

طبیعتاً وقتی قرار است یک فرصت شغلی بی‌دردسر را از یک کارمند قراردادی صداوسیما سلب کرد، تومار نوشتن و حتی اعتراضات شدیدتر غیرمنتظره نیست اما آیا سرافراز باید تسلیم شود؟ این تغییرات پرهزینه برای سرافراز، نتیجه عدم تدبیر و رشد شدید نیروی انسانی بدون در نظر گرفتن ظرفیت و کارکرد این نیروها و تعریف ساختار کم‌بازده یا بی‌بازده برای این نیروها در دوران مدیریت گذشته سازمان صداوسیما است. اکنون سرافراز با لشکر عظیم حقوق بگیران مواجه است که عمده اعتبارات صداوسیما صرف پرداخت دستمزدشان می‌شود، حال آنکه منطق حکم می‌کند بخش عمده اعتبارات صرف تولید برنامه شود!


چگونه آرشیو صداوسیما بر باد رفت؟

مهم‌ترین سرمایه هر مجموعه تلویزیونی، آرشیو این مجموعه است و در این آرشیو، ویدیوهای تاریخی که یا پخش نشده و یا از آخرین پخش آنها سه دهه و بیشتر می‌گذرد، بسیار ارزشمند است. در همین راستا آرشیو صداوسیما برای عموم کارمندان صداوسیما نیز دور از دسترس بوده و اشخاصی که به آرشیو رسانه ملی مراجعه کرده‌اند، بر این حقیقت صحه می‌گذارند که این مجموعه به لحاظ حفاظتی بسیار حساب شده عمل می‌کند و دریافت بخشی از آرشیو تلویزیون و به خصوص آرشیو طبقه بندی شده، تقریباً غیرممکن است.

آن‌گونه که پیش از این شنیده می‌شد و اکنون مدیر شبکه مستند نیز به صراحت تایید کرده، بخشی قابل توجهی از تصاویر پخش شده از شبکه من و تو که متعلق به دوران حکومت پهلوی است، از آرشیو سازمان صداوسیما خارج شده است. بنابراین این ابهام بزرگ وجود دارد که چگونه دو کارمند توانسته‌اند آرشیو ارزشمند صداوسیما را به راحتی خارج کرده و در اختیار عوامل شبکه من و تو قرار دهند؟

البته آرشیو صداوسیما صرفاً از طریق انتقال ویدیوهای ارزشمند تاریخی به خارج از صداوسیما دستخوش آسیب نشده، بلکه ضربه جدی زمانی به صداوسیما وارد آمد که معاونت وقت صداوسیما اقدام به پخش حجم قابل توجهی از آرشیو صداوسیما برای پر کردن کنداکتور در چند سال اخیر کرد و بخشی از این سرمایه برای خالی نماندن آنتن و در پوشش خلاء برنامه‌های جذاب بر روی آنتن فرستاده شد و مابقی نیز از من و تو سر درآورد. البته بالاخره باید روزی این آرشیوها به نمایش در می‌آمد اما نه در من و تو!


شبکه سازی به مثابه ایجاد سیگنال تازه پخش!

از بعدازظهر جمعه یازده مهرماه سال 1337 که نخستین برنامه از فرستنده تلویزیون ایران پخش شد، نزدیک به 58 سال سپری شده اما هنوز سازمان صداوسیما که بر رادیو و تلویزیون ملی بنیان نهاده شد، دستورالعمل‌های مشخص و کلان برای امور اصلی ندارد و در تمامی این دوران، همه امور در ید اختیار روئسای سازمان صداوسیما بوده است. به همین دلیل هیچ استاندارد و پیش‌نیاز یا دستورالعملی مبنی بر نحوه راه اندازی یک شبکه تلویزیونی یا رادیویی جدید وجود ندارد.

نتیجه این بی‌ضابطه بودن ساختار، پیاده سازی گسترش کمی تلویزیون بدون در نظر گرفتن عقبه مالی مورد نیاز و همچنین بدون پیش تولید سنگین و باکیفیت بود و در واقع مجموعه‌ای از شبکه‌های تلویزیون برای پاسخگویی به سلایق مختلف راه افتاد اما محتوای اندکی برای این مجموعه شبکه‌ها تولید شد و بدین ترتیب بخش قابل توجهی از محتوای این شبکه‌ها، بازپخش محتوای سایر شبکه‌ها بود. 

به عنوان نمونه در کنار شبکه «نمایش» که پخش فیلم سینمایی را در دستور کار داشت، شبکه «تماشا» نیز راه اندازی که صرفاً ماموریت پخش «سریال» را برعهده داشت و همزمان شبکه «آی فیلم» نیز راه اندازی شد که هنوز بخش فارسی دارد و به پخش «فیلم و سریال» می‌پردازد. با این وجود برای هیچ یک از این شبکه‌ها و به طور خاص شبکه «تماشا»، محتوایی تولید نشده بود و این شبکه‌ صرفاً به بازپخش سریال‌ها می‌پرداخت. 

مهم‌ترین دلیل ادغام شبکه «تماشا» با شبکه «نمایش»، عدم وجود محتوای تازه و تکرار بیش از حد بازپخش آرشیو سریال‌ها بود و دلیل دیگر نیز عدم وجود پهنای باند کافی برای افزایش کیفیت شبکه‌های دیجیتال بود و در واقع بدون در نظر گرفتن زیرساخت لازم برای ارائه مدیریت یک شبکه، اعم از منابع ملی قابل اتکاء، نیروی انسانی با کیفیت، محتوای جذاب و پخش با کیفیت، شبکه‌ها افزود شد. 

این افزایش کمی شبکه‌ها در حالی رخ می‌داد، که بی بی سی فارسی با تعداد محدودی کارمند -به نسبت صداوسیما- و با هشت ساعت پخش با کیفیت HD سیل عظیمی از مخاطبان داخلی را در تور خود گرفتار کرد. در واقع اگر در دوره ضرغامی به جای آنکه در پی ارائه آمار افزایش تعداد شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی بر می‌آمدند، حداکثر دو یا سه شبکه افزوده می‌شد اما تمرکز بر افزایش شدید کیفیت تولیدات و همچنین افزایش کیفیت پخش تصاویر گذاشته می‌شد، موقعیت صداوسیما اکنون این‌گونه فاجعه‌بار نبود.
کد مطلب : ۷۴۶۵۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.