یادداشت/
محیط زیست فانتزی؛ هوای آلوده
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی اشراقی
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۱
در خبرها نقلی از یکی از اعضای محترم شورای شهر خواندم که «با تشدید آلودگی هوای تهران یک شیفت کاری در بهشت زهرا(س) افزایش یافته است». همچنین ریاست محترم شورای شهر تهران نیز می گوید که متوسط مرگ و میر در شهر تهران بر اثر آلودگی هوا از ۱۵۰ نفر در روز به ۱۸۰ نفر افزایش یافته است.
این روزها مدام، آیه شریفه ۱۹۵ سوره مبارکه بقره را به خاطر می آورم که میفرماید: «ولا تُلْقُواْ بِأیْدِیکُمْ إِلی التّهْلُکهِ». بدون اینکه بخواهم فلان دستگاه دولتی یا فلان نهاد عمومی را مقصر این اوضاع نابسامان زیست محیطی بدانم، قصد دارم از عدم توجه همزمان مردم و بخشیهایی از دولت به محیط زیست بگویم.
به جد معتقدم حل معضل محیط زیست از توان دولت به تنهایی خارج است و یک عزم ملی برای حل آن نیاز است. در این مورد اگر دولت میلیاردها تومان هم هزینه کند اما افکار عمومی و جامعه با این حرکت دولت همراهی نکنند یقینا راه به جایی نخواهیم برد. در زمینه نقش مردم در بهبود اوضاع زیست محیطی باید اذعان کرد که با اینکه در صدر اسلام مشکلات زیست محیطی به این صورت وجود نداشته است، اما تأکیدات بسیار زیادی بر حفظ محیط زیست دارد و فقهای شیعه قطع درختان و تخریب مزارع را حتی در سرزمین دشمن که در حال جنگ با مسلمانان باشند، جایز نشمردهاند و آن را مکروه و ناپسند قرار دادهاند، یا بر اساس احادیث برای کسی که نهالی بکارد صدقه جاریه برقرار خواهد شد؛ و دهها حدیث و روایت دیگر.
اما امروزه با اینکه خود را پیرو فقه جعفری می دانیم که قاعده لاضرر از اصول آن است، اما همه در قبال این ضرر که نه تنها به خود بلکه به آیندگان وارد میکنیم، بیاعتنا هستیم. متاسفانه محیط زیست در کشور ما هنوز گویا یک مقوله فانتزی است. شاید اگر محیط زیست و به طور ویژه هوا نیز جزئی از املاک خصوصی ما یا حتی اموال عمومی بود از آن بهتر صیانت می کردیم، اما هوا به دلیل نداشتن شرایط مالکیت به ملکیت نیز در نمی آید.
دولتها و مجالس باید بدانند بدون توجه به گرایش سیاسی که دارند محیط زیست یکی از اولویتهای مردم است و باید در دوره خود برای بهبود آن اقدامات عینی محقق کنند، وگرنه با رویگردانی مردم مواجه خواهند شد. در زمینه نقش حاکمیت در زمینه بهبود محیط زیست، ثبات برنامهها بدون توجه به رفت و آمد دولتها مهمترین اصل است. مقوله بهبود محیط زیست یک مقوله برگشتپذیر است، یعنی اینکه اگر یک برنامه طراحی شود و مدتی پیش رود و متوقف شود دلیلی نیست که اوضاع محیط زیست در همان نقطه بماند، بلکه به احتمال زیاد به نقطه حتی قبل از آغاز بازگردد. برنامه جامع مقابله با آلودگی هوا که در سال ۷۹ تدوین شده بود و باید تا سال ۸۹ ادامه می یافت در دولت نهم تعطیل شد. باید برنامههای جامع زیست محیطی از آن چنان پشتوانهای حقوقی برخوردار باشد که دولتها نتوانند سلیقهای آن را تغییر دهند.
خوشبختانه ابلاغ سیاستهای کلی محیط زیست توسط مقام معظم رهبری که به تازگی صورت گرفته است میتواند بهترین پشتوانه برای برنامههای مدتدار و مستمر محیط زیست باشد. در این راستا یکی از مهمترین برنامههای میان بخشی دولت، مجلس، شورای شهر و شهرداری تقویت حمل و نقل عمومی است. بر اساس گفته مدیرعامل شرکت کیفیت و کنترل هوای شهرداری تهران، منابع تولیدکننده آلاینده در شهر تهران سالانه ۷۶۰ هزار تن آلودگی تولید میکند که از این میزان حدود ۸۵ درصد مربوط به خودروها و ۱۵ درصد متعلق به بقیه منابع تولیدکننده آلودگی است. همچنین او اشاره می کند که حدود ۳۰۰ هزار خودروی بسیار فرسوده ۵۰ درصد آلایندگی ناوگان حمل و نقل را ایجاد می کنند. نیز رئیس کمیته مدیریت بحران شورای شهر از وجود بیش از سه میلیون ماشین و سه میلیون موتورسیکلت در شهر خبر داده است و همین جا لازم به ذکر است که بر اساس گفته مدیرعامل شرکت کیفیت و کنترل شهرداری تهران سهم موتورسیکلتها از آلودگی هوای تهران سهمی ۲۵ درصدی است.
بر فرض صحت این آمار که چندین بار توسط مسئولان شهری با نوسان ۱۰ درصدی بیان شده است، تنها راهحل این مشکل کاهش تردد وسایل نقلیه شخصی در کلانشهرهاست و بهترین وسیله برای گسترش حمل و نقل عمومی مترو است که حداقل آلایندگی را در کنار حداکثر ظرفیت جابهجایی دارد. البته ساخت مترو هزینه بسیار زیادی دارد، به طوری که بر اساس گفته معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ساخت هر کیلومتر مترو حداقل ۱۵۰ میلیارد تومان هزینه دارد. بنابراین نه تنها عزم دولت و مجلس را می طلبد، بلکه گسترش مترو باید به مطالبه عمومی حداقل ۹ میلیون تهرانی از حاکمیت تبدیل شود.
واقعیت این است که طبق گفته سخنگوی شورای شهر تهران با سالی ۱۲-۱۳ کیلومتر ساخت مترو نباید منتظر اتفاقی شگرف در زمینه بهبود وضعیت هوا باشیم. در کنار این اقدامات باید فکری به حال نوسازی ناوگانهای حمل و نقل موجود کرد. در حال حاضر طبق گفته رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران ۱۰۰۰ مینیبوس فرسوده در شهر در کنار سیصد هزار خودروی بسیار آلاینده در شهر تردد دارد و مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران از کمبود ۲۵۰۰ اتوبوس در تهران خبر میدهد. تمام این موارد به بودجههای هنگفت احتیاج دارد که یک راه تامین اساسی آن حرکت مدیریت شهری کلانشهرها به سمت درآمدهای پایدار است.
اما نکته مهمتر این است که باید جامعه به سطحی از مطالبهگری از دولت برسد که با توجه به مضیقه مالی جدی دولت، دولت به قیمت کاهش بخشی از هزینههای سایر بخشها به بحث حمل و نقل عمومی کمک بیشتری کند. شهرداری نیز باید درآمدهای مالی خود را که بیشتر ناشی از فروش تراکم است را به سمت گسترش حمل و نقل عمومی هدایت و از انجام پروژههای غیر ضروری اجتناب کند. در آخر باید به این نکته مهم اشاره کرد که در کنار سرمایهگذاری دولت و تلاش شهرداری در گسترش حمل و نقل عمومی که شرط لازم است، استفاده از حمل و نقل عمومی باید به یک ارزش اخلاقی در جامعه تبدیل شود. شهروندان باید حس کنند که استفاده از وسیله حمل و نقل عمومی یک تکلیف شهروندی است که لازمه تحقق یکی از بدیهیترین حقوق شهروندیشان یعنی هوای سالم است. در این راستا نهادهای فرهنگی مثل علما و فقهای عالی مقام، ائمه محترم جماعات، آموزش و پرورش و در راس همه اینها صدا و سیما استفاده از حمل و نقل عمومی را به عنوان یک هنجار اخلاقی طرح نمایند.
در کشور ما اینگونه جا افتاده است که کسانی از حمل و نقل عمومی استفاده می نمایند که تمکن مالی کمتری دارند و اصولا استفاده از خودروی شخصی یک پرنسیب است، حال اینکه حمل و نقل عمومی امروزه یک الزام و اجبار برای داشتن شهری سالم است. الزامی که شاید اگر رعایت نشود بتوان بر آن حداقل حکم کراهت فقهی داد، زیرا استفاده غیر ضروری از خودروی شخصی بر کاهش سلامت انسانها تاثیر می گذارد.
بیشک توسل به روش اجتهاد پویای فقه شیعه که احکام فقهی را بر مسائل مستحدثه منطبق کند، در این زمینه مثل تمامی تاریخ پر افتخار فقه جعفری میتواند موثر باشد. اما حتی اگر فردی به احکام شرعی و فقهی معتقد نباشد باید به این باور برسد که استفاده از حمل و نقل عمومی یک ارزش اخلاق شهروندی است.
این روزها مدام، آیه شریفه ۱۹۵ سوره مبارکه بقره را به خاطر می آورم که میفرماید: «ولا تُلْقُواْ بِأیْدِیکُمْ إِلی التّهْلُکهِ». بدون اینکه بخواهم فلان دستگاه دولتی یا فلان نهاد عمومی را مقصر این اوضاع نابسامان زیست محیطی بدانم، قصد دارم از عدم توجه همزمان مردم و بخشیهایی از دولت به محیط زیست بگویم.
به جد معتقدم حل معضل محیط زیست از توان دولت به تنهایی خارج است و یک عزم ملی برای حل آن نیاز است. در این مورد اگر دولت میلیاردها تومان هم هزینه کند اما افکار عمومی و جامعه با این حرکت دولت همراهی نکنند یقینا راه به جایی نخواهیم برد. در زمینه نقش مردم در بهبود اوضاع زیست محیطی باید اذعان کرد که با اینکه در صدر اسلام مشکلات زیست محیطی به این صورت وجود نداشته است، اما تأکیدات بسیار زیادی بر حفظ محیط زیست دارد و فقهای شیعه قطع درختان و تخریب مزارع را حتی در سرزمین دشمن که در حال جنگ با مسلمانان باشند، جایز نشمردهاند و آن را مکروه و ناپسند قرار دادهاند، یا بر اساس احادیث برای کسی که نهالی بکارد صدقه جاریه برقرار خواهد شد؛ و دهها حدیث و روایت دیگر.
اما امروزه با اینکه خود را پیرو فقه جعفری می دانیم که قاعده لاضرر از اصول آن است، اما همه در قبال این ضرر که نه تنها به خود بلکه به آیندگان وارد میکنیم، بیاعتنا هستیم. متاسفانه محیط زیست در کشور ما هنوز گویا یک مقوله فانتزی است. شاید اگر محیط زیست و به طور ویژه هوا نیز جزئی از املاک خصوصی ما یا حتی اموال عمومی بود از آن بهتر صیانت می کردیم، اما هوا به دلیل نداشتن شرایط مالکیت به ملکیت نیز در نمی آید.
دولتها و مجالس باید بدانند بدون توجه به گرایش سیاسی که دارند محیط زیست یکی از اولویتهای مردم است و باید در دوره خود برای بهبود آن اقدامات عینی محقق کنند، وگرنه با رویگردانی مردم مواجه خواهند شد. در زمینه نقش حاکمیت در زمینه بهبود محیط زیست، ثبات برنامهها بدون توجه به رفت و آمد دولتها مهمترین اصل است. مقوله بهبود محیط زیست یک مقوله برگشتپذیر است، یعنی اینکه اگر یک برنامه طراحی شود و مدتی پیش رود و متوقف شود دلیلی نیست که اوضاع محیط زیست در همان نقطه بماند، بلکه به احتمال زیاد به نقطه حتی قبل از آغاز بازگردد. برنامه جامع مقابله با آلودگی هوا که در سال ۷۹ تدوین شده بود و باید تا سال ۸۹ ادامه می یافت در دولت نهم تعطیل شد. باید برنامههای جامع زیست محیطی از آن چنان پشتوانهای حقوقی برخوردار باشد که دولتها نتوانند سلیقهای آن را تغییر دهند.
خوشبختانه ابلاغ سیاستهای کلی محیط زیست توسط مقام معظم رهبری که به تازگی صورت گرفته است میتواند بهترین پشتوانه برای برنامههای مدتدار و مستمر محیط زیست باشد. در این راستا یکی از مهمترین برنامههای میان بخشی دولت، مجلس، شورای شهر و شهرداری تقویت حمل و نقل عمومی است. بر اساس گفته مدیرعامل شرکت کیفیت و کنترل هوای شهرداری تهران، منابع تولیدکننده آلاینده در شهر تهران سالانه ۷۶۰ هزار تن آلودگی تولید میکند که از این میزان حدود ۸۵ درصد مربوط به خودروها و ۱۵ درصد متعلق به بقیه منابع تولیدکننده آلودگی است. همچنین او اشاره می کند که حدود ۳۰۰ هزار خودروی بسیار فرسوده ۵۰ درصد آلایندگی ناوگان حمل و نقل را ایجاد می کنند. نیز رئیس کمیته مدیریت بحران شورای شهر از وجود بیش از سه میلیون ماشین و سه میلیون موتورسیکلت در شهر خبر داده است و همین جا لازم به ذکر است که بر اساس گفته مدیرعامل شرکت کیفیت و کنترل شهرداری تهران سهم موتورسیکلتها از آلودگی هوای تهران سهمی ۲۵ درصدی است.
بر فرض صحت این آمار که چندین بار توسط مسئولان شهری با نوسان ۱۰ درصدی بیان شده است، تنها راهحل این مشکل کاهش تردد وسایل نقلیه شخصی در کلانشهرهاست و بهترین وسیله برای گسترش حمل و نقل عمومی مترو است که حداقل آلایندگی را در کنار حداکثر ظرفیت جابهجایی دارد. البته ساخت مترو هزینه بسیار زیادی دارد، به طوری که بر اساس گفته معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ساخت هر کیلومتر مترو حداقل ۱۵۰ میلیارد تومان هزینه دارد. بنابراین نه تنها عزم دولت و مجلس را می طلبد، بلکه گسترش مترو باید به مطالبه عمومی حداقل ۹ میلیون تهرانی از حاکمیت تبدیل شود.
واقعیت این است که طبق گفته سخنگوی شورای شهر تهران با سالی ۱۲-۱۳ کیلومتر ساخت مترو نباید منتظر اتفاقی شگرف در زمینه بهبود وضعیت هوا باشیم. در کنار این اقدامات باید فکری به حال نوسازی ناوگانهای حمل و نقل موجود کرد. در حال حاضر طبق گفته رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران ۱۰۰۰ مینیبوس فرسوده در شهر در کنار سیصد هزار خودروی بسیار آلاینده در شهر تردد دارد و مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران از کمبود ۲۵۰۰ اتوبوس در تهران خبر میدهد. تمام این موارد به بودجههای هنگفت احتیاج دارد که یک راه تامین اساسی آن حرکت مدیریت شهری کلانشهرها به سمت درآمدهای پایدار است.
اما نکته مهمتر این است که باید جامعه به سطحی از مطالبهگری از دولت برسد که با توجه به مضیقه مالی جدی دولت، دولت به قیمت کاهش بخشی از هزینههای سایر بخشها به بحث حمل و نقل عمومی کمک بیشتری کند. شهرداری نیز باید درآمدهای مالی خود را که بیشتر ناشی از فروش تراکم است را به سمت گسترش حمل و نقل عمومی هدایت و از انجام پروژههای غیر ضروری اجتناب کند. در آخر باید به این نکته مهم اشاره کرد که در کنار سرمایهگذاری دولت و تلاش شهرداری در گسترش حمل و نقل عمومی که شرط لازم است، استفاده از حمل و نقل عمومی باید به یک ارزش اخلاقی در جامعه تبدیل شود. شهروندان باید حس کنند که استفاده از وسیله حمل و نقل عمومی یک تکلیف شهروندی است که لازمه تحقق یکی از بدیهیترین حقوق شهروندیشان یعنی هوای سالم است. در این راستا نهادهای فرهنگی مثل علما و فقهای عالی مقام، ائمه محترم جماعات، آموزش و پرورش و در راس همه اینها صدا و سیما استفاده از حمل و نقل عمومی را به عنوان یک هنجار اخلاقی طرح نمایند.
در کشور ما اینگونه جا افتاده است که کسانی از حمل و نقل عمومی استفاده می نمایند که تمکن مالی کمتری دارند و اصولا استفاده از خودروی شخصی یک پرنسیب است، حال اینکه حمل و نقل عمومی امروزه یک الزام و اجبار برای داشتن شهری سالم است. الزامی که شاید اگر رعایت نشود بتوان بر آن حداقل حکم کراهت فقهی داد، زیرا استفاده غیر ضروری از خودروی شخصی بر کاهش سلامت انسانها تاثیر می گذارد.
بیشک توسل به روش اجتهاد پویای فقه شیعه که احکام فقهی را بر مسائل مستحدثه منطبق کند، در این زمینه مثل تمامی تاریخ پر افتخار فقه جعفری میتواند موثر باشد. اما حتی اگر فردی به احکام شرعی و فقهی معتقد نباشد باید به این باور برسد که استفاده از حمل و نقل عمومی یک ارزش اخلاق شهروندی است.
مرجع : روزنامه آرمان