پاسخ «تـعادل» به صادق زیباکلام
تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۱
درباره شرایط رفراندومی که روحانی گفته و مخالفتهای مجلس باید پاسخ داد آیا این کارتها و سؤالها و عدم اعتمادها با بغض همراه بوده است و مجلس متهم میشود که با دولت مشکل دارد؟ آیا این اظهار نظر برخلاف نظر رهبری نیست که حرفهای تفرقهافکن زده نشود؟ با توجه به اینکه خود رئیس جمهور نماینده مجلس بودهاند، سؤال از وزرا و رئیسجمهور حق نمایندگان مجلس است و آقای زیباکلام نباید این نکات را منفی بینند.
در پاسخ به قسمتی که ایشان گفتهاند هرچه میگذرد ایشان با موانع بیشتری روبرو میشود:
آیا نباید گفته شود که آقای رئیسجمهور بر اساس عدم واقعبینانه بودن برنامهها محقق نشده و نه به خاطر سؤال از وزرا و عدم رأی اعتماد. جز وزیر علوم، وزیر اقتصاد، وزیر آموزش پرورش استیضاح شدهاند؟ یا در حوزه اقتصاد و دارایی امور مناسبی اتفاق افتاده و مشکلات ارزی و بانکی نداشتهایم؟ اما هنوز به وزرا فشاری وارد نشده است. خوب است آقای زیباکلام دست از سیاه نمایی در مورد این مسائل بردارند؛ و شایسته است آقای روحانی گروه مشاور و کارشناسی قویتری انتخاب کند.
در پاسخ به اتهامات وارده به سعید جلیلی باید اضافه کرد که آقای سعید جلیلی بهصورت کاملاً مستقل وارد انتخابات شدند، اگر ایشان در دولت قبلی دارای پست و مقام بودند نباید گمان کرد که نامزد ایشان مورد حمایت احمدینژاد هم بوده است؛ و نگاه ایشان مستقل از وی بود. همچنین در قسمتی که ایشان گفته بودند مردم در انتخابات ۹۲ به سیاستهای احمدینژاد نه گفتند باید گفت زمانی میتوان این به اظهارات استناد کرد که دولت قبل در میان نامزدان انتخابات نمایندهای داشته باشند، اما وقتی حتی سعید جلیلی نماینده دولت قبلی نبود، نمیتوان گفت که مردم به سیاستهای احمدینژاد نه گفتند.
درجایی ایشان گفتند که دولت روحانی از فردای روی کار آمدن با موانع بسیاری روبرو شدند. باید گفت این اظهارنظر بسیار اشتباه و بیانصافی است. درواقع باید بگویم دولت احمدینژاد با این فضا مواجه شد آقای زیباکلام سال ۹۲ را با ۸۴ اشتباه گرفتهاند. پس از انتخاب روحانی تمام جناحها به ایشان تبریک گفتند و آقای روحانی از تیمهای کارشناسی خوبی بهرهمند شدهاند و تمام گروهها تمایل به همکاری داشتند؛ اما در دولت احمدینژاد خلاف این قضیه را شاهد بودیم. پس اگر شاهد عدم موفقیت دولت هستیم، آقای روحانی باید در انتخاب تیمهای کارشناسی خود تجدیدنظر کنند.
همچنین در مورد دلواپسان باید گفت که این گروه منتسب به مخالفان دولت نهم و دهم نیز هستند، درواقع اینها همان مخالفان اصولگرایی هستند که منتقد سیاستهای احمدینژاد بودهاند. علاوه بر این تمام کشور و رهبری تمامقد از تیمهای مذاکرهکننده و سیاست هستهای ایران حمایت کردهاند؛ و اتفاقات هستهای که امروز افتاده است برگرفته از سیاست خود ایشان است و بدون دخالت دلواپسان انجام شده و در ضمن این اظهارات تغییری در دیپلماسی روحانی به وجود نیاورده است. اگر این سیاستها توفیقی نداشته است بر اساس عدم کارهای کارشناسی و عدم توجه به رهنمودهای رهبری است.
ایشان درواقع باید بدانند دستاوردهای دیپلماسی روحانی در یک سال و خوردهای هیچچیزی در برنداشته است و آنچه داشته چقدر در دسترس است؟ آیا درواقع با توجه به این ایشان رابطه خوبی آقای هاشمی و از طرفی خانواده هاشمی با خانواده آل سعود دارند، چقدر در این مقطع حساس زمانی توانستهاند بهبودی در روابط پیدا کنند؟ سؤال اینجاست که دیپلماسی فعال از منظر ایشان چگونه است؟
در مورد استیضاح وزیر علوم، مجلس نسبت به اقدامات و انتسابات وزیر علوم انتقاد داشتند چون وزیر علوم برخی از چهرههای مؤثر در اغتشاشات رو بر سرکار میآوردند که موجب رخنه همان تفکرات در فضای دانشگاه خواهد داشت که موجب میشود چه فشاری بر جامعه وارد شود؛ و باید اشاره شود که دانشجوی ستارهدار در دولت خاتمی پایهگذاری شد و در دوره اصلاحات این اقدامات انجام شد.
در مورد وزارت فرهنگ و ارشاد، فیلمهایی که در دولت نهم و دهم منع اکران شد و در دولت یازدهم تمام آنها مجوز گرفت و فضای کنسرتها آزاد شد. بهتر است جناب زیباکلام اطلاعات خود در این زمینه را بهبود ببخشند. انتقادها به سیاستهای فرهنگی سال گذشته دولت یازدهم در نحوه اجرای بودجههای فرهنگی و حزب گرایی بود؛ و توزیع عادلانه بین جراید اتفاق نیفتاد. وطن امروز کیهان و سایر منتقدین دولت از بودجه کمتری نسبت به بودجه رسانههای اصلاحطلب برخوردار شدند. در عرصه سینما هم خروجی جشنوارهها حاکی از رفتارهای سیاسی است.
باید به این اشاره کرد که بیشتر هجمهها به دولت آقای احمدینژاد واردشده است بهنحویکه هر دو جناح موجود در کشور منتقد ایشان بودند و دولت نهم و دهم تحتفشار بودهاند. البته باید گفت که آقای احمدینژاد تنها یکبار از واژه خس و خاشاک استفاده کرد که در شان ایشان نبوده است؛ اما در همین یک سال و خورده باید لحن رئیسجمهور حقوقدان را بررسی کنیم که چگونه مخالفان خود را خطاب قرار میدهد.
در قسمتی که زیباکلام که در مورد دولت محبوب و عدم نیاز به انتخابات گفتهاند باید اضافه کرد که انتخابات بر اساس قانون اساسی انجام میشود و دلبخواهی نیست و باید هر ۴ سال یکبار برگزار شود. بهتر است آقای زیباکلام از حقوقدانان این موارد را سؤال کنند که اجرای انتخابات سلیقهای نیست. همچنین در تمام دورههای ریاست جمهوری از هر دو جناح نمایندهها حضورداشتهاند چه در سال ۸۴، ۸۸، ۹۲ که بهتر است ایشان به تاریخ رجوع کنند.
حال باید از زیباکلام پرسید با توجه به وعدههای روحانی در خرداد، ایشان چقدر رفاه در وضع معیشت مردم ایجاد کردهاند؟ بر اساس واقعیت جامعه نه بر اساس آمارهایی که در جامعه رسانههای دولتی اعلام میکنند. آیا این تغییر رویکرد سیاسی ما چقدر در اقتصاد مردم تأثیرگذار بوده است؟ این اوضاع چقدر فضای جامعه را بهبود بخشیده و مرهم بر دردهای مردم بشود؟
سیاستگذاریهای فرهنگی و سیاست خارجی تغییری ایجاد کرده است؟ مرحله دوم هدفمندی یارانهها توانست مشکلی حل کند؟ گرچه میتوان بخشی از این اقدامات را درزمینهٔ سلامت ببینیم.
چرا اینچنین توفیقاتی درزمینهٔ بهداشت را در سایر زمینهها و سایر وزرا دیده نمیشود؟ چرا درجایی که موفق میشویم منتسب به خودمان است اما در مواردی که موفق نیستیم مخالفان نگذاشتند؟
بهتر است آقای روحانی در گروههای مشاوره و کارشناسی بازنگری کنند.
در پاسخ به قسمتی که ایشان گفتهاند هرچه میگذرد ایشان با موانع بیشتری روبرو میشود:
آیا نباید گفته شود که آقای رئیسجمهور بر اساس عدم واقعبینانه بودن برنامهها محقق نشده و نه به خاطر سؤال از وزرا و عدم رأی اعتماد. جز وزیر علوم، وزیر اقتصاد، وزیر آموزش پرورش استیضاح شدهاند؟ یا در حوزه اقتصاد و دارایی امور مناسبی اتفاق افتاده و مشکلات ارزی و بانکی نداشتهایم؟ اما هنوز به وزرا فشاری وارد نشده است. خوب است آقای زیباکلام دست از سیاه نمایی در مورد این مسائل بردارند؛ و شایسته است آقای روحانی گروه مشاور و کارشناسی قویتری انتخاب کند.
در پاسخ به اتهامات وارده به سعید جلیلی باید اضافه کرد که آقای سعید جلیلی بهصورت کاملاً مستقل وارد انتخابات شدند، اگر ایشان در دولت قبلی دارای پست و مقام بودند نباید گمان کرد که نامزد ایشان مورد حمایت احمدینژاد هم بوده است؛ و نگاه ایشان مستقل از وی بود. همچنین در قسمتی که ایشان گفته بودند مردم در انتخابات ۹۲ به سیاستهای احمدینژاد نه گفتند باید گفت زمانی میتوان این به اظهارات استناد کرد که دولت قبل در میان نامزدان انتخابات نمایندهای داشته باشند، اما وقتی حتی سعید جلیلی نماینده دولت قبلی نبود، نمیتوان گفت که مردم به سیاستهای احمدینژاد نه گفتند.
درجایی ایشان گفتند که دولت روحانی از فردای روی کار آمدن با موانع بسیاری روبرو شدند. باید گفت این اظهارنظر بسیار اشتباه و بیانصافی است. درواقع باید بگویم دولت احمدینژاد با این فضا مواجه شد آقای زیباکلام سال ۹۲ را با ۸۴ اشتباه گرفتهاند. پس از انتخاب روحانی تمام جناحها به ایشان تبریک گفتند و آقای روحانی از تیمهای کارشناسی خوبی بهرهمند شدهاند و تمام گروهها تمایل به همکاری داشتند؛ اما در دولت احمدینژاد خلاف این قضیه را شاهد بودیم. پس اگر شاهد عدم موفقیت دولت هستیم، آقای روحانی باید در انتخاب تیمهای کارشناسی خود تجدیدنظر کنند.
همچنین در مورد دلواپسان باید گفت که این گروه منتسب به مخالفان دولت نهم و دهم نیز هستند، درواقع اینها همان مخالفان اصولگرایی هستند که منتقد سیاستهای احمدینژاد بودهاند. علاوه بر این تمام کشور و رهبری تمامقد از تیمهای مذاکرهکننده و سیاست هستهای ایران حمایت کردهاند؛ و اتفاقات هستهای که امروز افتاده است برگرفته از سیاست خود ایشان است و بدون دخالت دلواپسان انجام شده و در ضمن این اظهارات تغییری در دیپلماسی روحانی به وجود نیاورده است. اگر این سیاستها توفیقی نداشته است بر اساس عدم کارهای کارشناسی و عدم توجه به رهنمودهای رهبری است.
ایشان درواقع باید بدانند دستاوردهای دیپلماسی روحانی در یک سال و خوردهای هیچچیزی در برنداشته است و آنچه داشته چقدر در دسترس است؟ آیا درواقع با توجه به این ایشان رابطه خوبی آقای هاشمی و از طرفی خانواده هاشمی با خانواده آل سعود دارند، چقدر در این مقطع حساس زمانی توانستهاند بهبودی در روابط پیدا کنند؟ سؤال اینجاست که دیپلماسی فعال از منظر ایشان چگونه است؟
در مورد استیضاح وزیر علوم، مجلس نسبت به اقدامات و انتسابات وزیر علوم انتقاد داشتند چون وزیر علوم برخی از چهرههای مؤثر در اغتشاشات رو بر سرکار میآوردند که موجب رخنه همان تفکرات در فضای دانشگاه خواهد داشت که موجب میشود چه فشاری بر جامعه وارد شود؛ و باید اشاره شود که دانشجوی ستارهدار در دولت خاتمی پایهگذاری شد و در دوره اصلاحات این اقدامات انجام شد.
در مورد وزارت فرهنگ و ارشاد، فیلمهایی که در دولت نهم و دهم منع اکران شد و در دولت یازدهم تمام آنها مجوز گرفت و فضای کنسرتها آزاد شد. بهتر است جناب زیباکلام اطلاعات خود در این زمینه را بهبود ببخشند. انتقادها به سیاستهای فرهنگی سال گذشته دولت یازدهم در نحوه اجرای بودجههای فرهنگی و حزب گرایی بود؛ و توزیع عادلانه بین جراید اتفاق نیفتاد. وطن امروز کیهان و سایر منتقدین دولت از بودجه کمتری نسبت به بودجه رسانههای اصلاحطلب برخوردار شدند. در عرصه سینما هم خروجی جشنوارهها حاکی از رفتارهای سیاسی است.
باید به این اشاره کرد که بیشتر هجمهها به دولت آقای احمدینژاد واردشده است بهنحویکه هر دو جناح موجود در کشور منتقد ایشان بودند و دولت نهم و دهم تحتفشار بودهاند. البته باید گفت که آقای احمدینژاد تنها یکبار از واژه خس و خاشاک استفاده کرد که در شان ایشان نبوده است؛ اما در همین یک سال و خورده باید لحن رئیسجمهور حقوقدان را بررسی کنیم که چگونه مخالفان خود را خطاب قرار میدهد.
در قسمتی که زیباکلام که در مورد دولت محبوب و عدم نیاز به انتخابات گفتهاند باید اضافه کرد که انتخابات بر اساس قانون اساسی انجام میشود و دلبخواهی نیست و باید هر ۴ سال یکبار برگزار شود. بهتر است آقای زیباکلام از حقوقدانان این موارد را سؤال کنند که اجرای انتخابات سلیقهای نیست. همچنین در تمام دورههای ریاست جمهوری از هر دو جناح نمایندهها حضورداشتهاند چه در سال ۸۴، ۸۸، ۹۲ که بهتر است ایشان به تاریخ رجوع کنند.
حال باید از زیباکلام پرسید با توجه به وعدههای روحانی در خرداد، ایشان چقدر رفاه در وضع معیشت مردم ایجاد کردهاند؟ بر اساس واقعیت جامعه نه بر اساس آمارهایی که در جامعه رسانههای دولتی اعلام میکنند. آیا این تغییر رویکرد سیاسی ما چقدر در اقتصاد مردم تأثیرگذار بوده است؟ این اوضاع چقدر فضای جامعه را بهبود بخشیده و مرهم بر دردهای مردم بشود؟
سیاستگذاریهای فرهنگی و سیاست خارجی تغییری ایجاد کرده است؟ مرحله دوم هدفمندی یارانهها توانست مشکلی حل کند؟ گرچه میتوان بخشی از این اقدامات را درزمینهٔ سلامت ببینیم.
چرا اینچنین توفیقاتی درزمینهٔ بهداشت را در سایر زمینهها و سایر وزرا دیده نمیشود؟ چرا درجایی که موفق میشویم منتسب به خودمان است اما در مواردی که موفق نیستیم مخالفان نگذاشتند؟
بهتر است آقای روحانی در گروههای مشاوره و کارشناسی بازنگری کنند.