چگونه شیخ دوحه توانست میزبانی جام جهانی را بگیرد؟
رونمایی از محرمانه قطر
تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۴۳
میشل پلاتینی، نایب رئیس وقت فیفا در ۲۰۱۰ دو ماه قبل از معرفی قطر به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۲۲، به رقیب این کشور یعنی ایالات متحده گفتهبود که میخواهد مسابقات ۲۰۲۲ «هرجا به جز قطر» برگزار شود
به گزارش دنیای اقتصاد، برگزاری بازیهای جامجهانی در یکی از کوچکترین کشورهای حاشیه خلیجفارس سوالات فراوانی ایجاد کرده؛ از اندازه این کشور گرفته تا قوانینی که با سنتهای فیفا در تعارض بوده است. برگزاری بازیها در قطر مستلزم تغییر در بسیاری از سنتهای فیفا از جمله تغییر زمان بازیها از تابستان به پاییز و سایر سنتهایی بوده که فیفا پیشتر آنها را الزامآور میدانست؛ اما حالا همه آنها به سود قطر تغییر کردهاند؛ کشوری که میکوشد از طریق بازیهای جامجهانی نفوذ خود را در جهان بیشتر کند. روزنامه نیویورکتایمز در این خصوص در یک گزارش مفصل به داستان پر حرف و حدیث میزبانی قطر در جام جهانی پرداخته که به قرار زیر است:
به گزارش دنیای اقتصاد، برگزاری بازیهای جامجهانی در یکی از کوچکترین کشورهای حاشیه خلیجفارس سوالات فراوانی ایجاد کرده؛ از اندازه این کشور گرفته تا قوانینی که با سنتهای فیفا در تعارض بوده است. برگزاری بازیها در قطر مستلزم تغییر در بسیاری از سنتهای فیفا از جمله تغییر زمان بازیها از تابستان به پاییز و سایر سنتهایی بوده که فیفا پیشتر آنها را الزامآور میدانست؛ اما حالا همه آنها به سود قطر تغییر کردهاند؛ کشوری که میکوشد از طریق بازیهای جامجهانی نفوذ خود را در جهان بیشتر کند. روزنامه نیویورکتایمز در این خصوص در یک گزارش مفصل به داستان پر حرف و حدیث میزبانی قطر در جام جهانی پرداخته که به قرار زیر است:
میشل پلاتینی در نوامبر۲۰۱۰ در یک روز سرد برای صرف ناهار با رئیسجمهوری فرانسه به کاخ الیزه رفت و انتظار یک دیدار خصوصی داشت. در عوض، میشل پلاتینی، بازیکن افسانهای فرانسوی که در دوران بازنشستگیاش به یکی از قدرتمندترین مردان فوتبال تبدیل شده بود، وقتی به سالنی مجلل در داخل اقامتگاه رسمی رئیسجمهور پا گذاشت، بلافاصله متوجه شد که نیکلا سارکوزی، مردی که برای دیدنش آمده، غایب است. او به جای ملاقات با سارکوزی، به سمت گروه کوچکی هدایت شد که در اتاق گپ میزدند. او وارد جایی شد که این گفتوگوها مسیر حرفهای او را تغییر میداد، شهرت او را لکهدار میکرد و برای همیشه مسیر ورزشی خود را که زندگیاش وقف آن شده بود، تغییر داد.
پلاتینی هنگام معرفی رسمی به میهمانان افتخاری ناهار لبخند زد: شیخ حمدبنجاسم آلثانی، نخستوزیر قطر و شیخ تمیمبنحمد آلثانی که ظرف چند سال بهعنوان حاکم مطلق کشور، جایگزین پدرش شد. قطریها به پاریس آمده بودند تا درباره طرحی صحبت کنند که بسیار با شکوه بود: کشور کوچک و ثروتمند خلیجفارس میخواست میزبان جام جهانی باشد. پلاتینی، نایب رئیس فیفا هیات حاکمه جهانی فوتبال، مدتها با این ایده مخالف بود. یک سال پیش از آن، او به دوستانش گفته بود که معتقد است اجازه دادن به قطر - کشوری بدون هیچ سنت فوتبالی معناداری و فاقد زیرساختهای اولیه مانند استادیومها - برای برگزاری بزرگترین رویداد ورزشی در جهان، برای فیفا فاجعهبار خواهد بود. تنها دو ماه قبل، او به رقیب قطر یعنی ایالات متحده اعتراف کرده بود که میخواهد مسابقات۲۰۲۲ «هرجا به جز قطر» برگزار شود. با این حال در عصر همان روز، آن کشور (آمریکا) که رزرو پلاتینی بود، موقعیت خود را از دست داد.
برای این جلسه سارکوزی دیرهنگام وارد جلسه شد. آنچه موجب شد تا میشل پلاتینی در حین نهار کاری نظر خود را عوض کند، بهشکل یک راز باقی مانده و همچنان جای مناقشه است. خود پلاتینی حداقل دو نسخه متمایز از وقایع ارائه کرده است - در هر دوی آنها گفت که رای او انتخاب خودش بوده و منعکسکننده نفوذ خارجی نیست - و در سال۲۰۱۹ توسط بازرسان فرانسوی بازداشت شد؛ هرچند که به این مورد خاص متهم نشد. با این حال، در آن زمان معامله انجام شد: یک هفته پس از ناهار، در داخل سالن کنفرانس زوریخ، قطر بهعنوان میزبان جام جهانی۲۰۲۲ تایید شد. پرطرفدارترین ورزش جهان از آن زمان با عواقب آن تصمیم دست و پنجه نرم میکند. بازرسان آمریکایی و خود فیفا از آن زمان گفته بودند که چندین عضو هیاتمدیره فیفا برای انتقال رای به قطر رشوه دریافت کردهاند (نام پلاتینی در میان آنها نبود). تحقیقات گسترده فساد درباره نحوه انجام تجارت فیفا منجر به دستگیری دهها نفر شد.
آن موارد و موارد دیگر به سرنگونی کل رهبری فیفا کمک کردند و تقریبا خود این نهاد را از بین بردند. اما این تصمیم بهطور غیرقابل برگشتی نیز اقتصاد فوتبال را که رتبه عالی دارد، تغییر داد. قطر پس از پیروزی برای کسب میزبانی جام جهانی، به سرعت جایگاه خود را بهعنوان یک قدرت واقعی در این ورزش تثبیت کرد. در عرض یک سال پس از صرف ناهار در کاخ الیزه، یک قطری تیم فرانسوی پاریسنژرمن را خرید و یک شبکه ورزشی متعلق به قطر با خرید حق پخش، شروع به ریختن پول به فوتبال اروپا کرد. این هجوم پول نقد نه تنها بر درآمد بازیکنان برتر و محل بازی آنها تاثیر میگذارد، بلکه برای مدت کوتاهی باعث ایجاد شکاف آشتیناپذیری بین تعداد انگشتشماری از ثروتمندترین تیمهای ورزشی و بقیه تیمها میشود.
در همان زمان، ساختوسازهای دیوانهوار آغاز شد. کشور کوچک خلیجفارس در یک پروژه خیرهکننده شروع به ساخت ورزشگاهها کرد که به گفته منابع حقوق بشری جان هزاران کارگر را گرفت؛ هرچند قطر این موضوع را رد میکند. این کشور بهرغم اختلافات فرهنگی، حالا به نقطهای رسیده است که زمانی تصور آن برایش سخت بود: صدها نفر از بهترین بازیکنان فوتبال جهان و بیش از یک میلیون هوادار در شبهجزیرهای به شکل «شست» در خلیجفارس جمع شدهاند و آماده مسابقاتی هستند که «بازی» را تغییر میدهد.
پیشنهادی که فیفا را از هم گسست
برای بیشتر قرن بیستم، قطر یک کشور بیثمر خلیج فارس بود که بیشتر بهدلیل غواصی مروارید شناخته شده بود تا قدرت سیاسی. مردم آن فقیر بودند و از همسایگان سعودی خود بسیار عقب بودند. بعد ناگهان «گاز» پدیدار شد. کشف بزرگترین میدان گازی جهان در سال۱۹۷۱ منجر به اولین دگرگونی قطر شد: تبدیل آن به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان و جرات بخشیدن به رهبران آن برای اینکه ملت خود را نه تنها زیر سایه همسایگان ثروتمندتر خود نبینند، بلکه بهعنوان یک رقیب واقعی ژئوپلیتیک کشور خود را مطرح کنند. در این راستا تلاش برای میزبانی جام جهانی فقط یک گام دیگر برای محقق کردن این امر بود؛ فرصتی برای معرفی خود، برای بیان داستان خود، در یک صحنه واقعا جهانی.
قطر سالهاست که انتقادات از تلاش خود برای کسب میزبانی جام جهانی (به شیوه غیر معمول) را بهعنوان حسادت یا بدتر از آن، نژادپرستی غربی رد کرده است. اما داشتن پول و جاهطلبی برای میزبانی مسابقات چیز دیگری را نشان میدهد. در سال۲۰۱۰، این بزرگترین مشکل قطر بود. یک هفته یا بیشتر قبل از اینکه دهها عضو کمیته اجرایی فیفا - از جمله سپ بلاتر، رئیس فیفا و پلاتینی - تصمیم بگیرند که کدام یک از پنج کشور را میزبان جامجهانی سال۲۰۲۲ کنند، هواپیمای هارولد ماین نیکولز در زوریخ فرود آمد. ماین نیکولز، شیلیایی متین و شیفته فوتبال، حداقل در تئوری، قدرت قابل توجهی داشت. تیم او وظیفه اساسی را برای بررسی هر یک از کشورها داشت و این تیم در واقع توان کشورها را برای برگزاری جام جهانی ارزیابی میکرد.
گزارشهای ارزیابی که تیم او ارائه کرده بود، در رای کمیته نقش اساسی ایفا میکرد. حکم او درباره قطر که حاصل دیدار سهروزهاش از دوحه در سپتامبر۲۰۰۹ بود، تایید قاطعانهای به این کشور برای میزبانی جام جهانی نمیداد. درحالیکه این کشور از برخی از برنامههای اولیه خود که شامل ساخت جزیره مصنوعی بزرگ برای دیده شدن از فضا، عقبنشینی کرده بود، بازرسان همچنان تردیدهای به ظاهر غیرقابل حلی داشتند: یک: قطر خیلی کوچک بود. مین نیکولز گفت: «این یک مشکل بزرگ برای سازمان بود.» دو: در تابستان هوا در این کشور بسیار گرم است (جامهای جهانی در تابستان برگزار میشود). قطر با ساختن یک استادیوم کوچک برای نشان دادن سیستم تهویه مطبوع آیندهنگر که گفته بود تضمین میکند که همه بازیها در شرایطی نزدیک به ایدهآل برگزار میشوند، تلاش کرده بود تا این نگرانیها را کاهش دهد. ماین نیکولز تحت تاثیر قرار گرفته؛ اما هنوز مساله حل نشده بود.
او گفت: «مشکل برای هواداران در روزهای غیر بازی همچنان پابرجا بود.» او میگفت که دمای هوا در ژوئن ۳۸ یا ۴۰درجه سانتیگراد یا بیش از ۱۰۰درجه فارنهایت است. انجام هیچ کاری در خیابان ممکن نیست. حتی قطریها معتقد بودند که حکم او ضربه کوبندهای بود. یکی از مقاماتی که روی پیشنهاد قطر کار میکرد اذعان کرد که گزارش ارزیابی «شرمآور» بود. هر چه ماین نیکولز با مدیران مختلف و ثروتمندان هیاتمدیره فیفا صحبت میکرد، از اینکه صحبتهای وی را جدی نمیگیرند، بیشتر شگفتزده میشد. او گفت که فقط یکی از آنها درخواست کرده بود که گزارشهای کامل را ببیند. به نظر میرسید که اکثر آنها تصمیم خود را گرفته بودند. او گفت: «آنها به من میگفتند که قطریها واقعا قوی هستند. آنها کسانی بودند که رای دادند. بلافاصله متوجه شدم که قطر برنده خواهد شد.» او تنها نبود.
در آستانه رایگیری، یک مشاور پیشنهاد قطر به یاد میآورد که به یک مقام ارشد قطری مراجعه کرده و از او پرسید که اوضاع چگونه است. او از قطعیت پاسخ شوکه شد: «تمام شد.» حق با او بود. حتی قبل از اینکه بلاتر پاکت را باز و تایید کند که خاورمیانه برای اولینبار میزبان جام جهانی خواهد بود، الجزیره، شبکه خبری مستقر در دوحه، خبر پیروزی قطر را پخش کرده بود. با این حال، پیامدها تازه شروع شده بود. دو نفر از اعضای کمیته حتی اجازه رای دادن را نداشتند. خبرنگاران صدای دو نفر از آنهایی را که قصد داشتند تا رای خود را بفروشند، ضبط کرده بودند و به همین جهت حق رایشان به حالت تعلیق در آمده بود
پلاتینی هنگام معرفی رسمی به میهمانان افتخاری ناهار لبخند زد: شیخ حمدبنجاسم آلثانی، نخستوزیر قطر و شیخ تمیمبنحمد آلثانی که ظرف چند سال بهعنوان حاکم مطلق کشور، جایگزین پدرش شد. قطریها به پاریس آمده بودند تا درباره طرحی صحبت کنند که بسیار با شکوه بود: کشور کوچک و ثروتمند خلیجفارس میخواست میزبان جام جهانی باشد. پلاتینی، نایب رئیس فیفا هیات حاکمه جهانی فوتبال، مدتها با این ایده مخالف بود. یک سال پیش از آن، او به دوستانش گفته بود که معتقد است اجازه دادن به قطر - کشوری بدون هیچ سنت فوتبالی معناداری و فاقد زیرساختهای اولیه مانند استادیومها - برای برگزاری بزرگترین رویداد ورزشی در جهان، برای فیفا فاجعهبار خواهد بود. تنها دو ماه قبل، او به رقیب قطر یعنی ایالات متحده اعتراف کرده بود که میخواهد مسابقات۲۰۲۲ «هرجا به جز قطر» برگزار شود. با این حال در عصر همان روز، آن کشور (آمریکا) که رزرو پلاتینی بود، موقعیت خود را از دست داد.
برای این جلسه سارکوزی دیرهنگام وارد جلسه شد. آنچه موجب شد تا میشل پلاتینی در حین نهار کاری نظر خود را عوض کند، بهشکل یک راز باقی مانده و همچنان جای مناقشه است. خود پلاتینی حداقل دو نسخه متمایز از وقایع ارائه کرده است - در هر دوی آنها گفت که رای او انتخاب خودش بوده و منعکسکننده نفوذ خارجی نیست - و در سال۲۰۱۹ توسط بازرسان فرانسوی بازداشت شد؛ هرچند که به این مورد خاص متهم نشد. با این حال، در آن زمان معامله انجام شد: یک هفته پس از ناهار، در داخل سالن کنفرانس زوریخ، قطر بهعنوان میزبان جام جهانی۲۰۲۲ تایید شد. پرطرفدارترین ورزش جهان از آن زمان با عواقب آن تصمیم دست و پنجه نرم میکند. بازرسان آمریکایی و خود فیفا از آن زمان گفته بودند که چندین عضو هیاتمدیره فیفا برای انتقال رای به قطر رشوه دریافت کردهاند (نام پلاتینی در میان آنها نبود). تحقیقات گسترده فساد درباره نحوه انجام تجارت فیفا منجر به دستگیری دهها نفر شد.
آن موارد و موارد دیگر به سرنگونی کل رهبری فیفا کمک کردند و تقریبا خود این نهاد را از بین بردند. اما این تصمیم بهطور غیرقابل برگشتی نیز اقتصاد فوتبال را که رتبه عالی دارد، تغییر داد. قطر پس از پیروزی برای کسب میزبانی جام جهانی، به سرعت جایگاه خود را بهعنوان یک قدرت واقعی در این ورزش تثبیت کرد. در عرض یک سال پس از صرف ناهار در کاخ الیزه، یک قطری تیم فرانسوی پاریسنژرمن را خرید و یک شبکه ورزشی متعلق به قطر با خرید حق پخش، شروع به ریختن پول به فوتبال اروپا کرد. این هجوم پول نقد نه تنها بر درآمد بازیکنان برتر و محل بازی آنها تاثیر میگذارد، بلکه برای مدت کوتاهی باعث ایجاد شکاف آشتیناپذیری بین تعداد انگشتشماری از ثروتمندترین تیمهای ورزشی و بقیه تیمها میشود.
در همان زمان، ساختوسازهای دیوانهوار آغاز شد. کشور کوچک خلیجفارس در یک پروژه خیرهکننده شروع به ساخت ورزشگاهها کرد که به گفته منابع حقوق بشری جان هزاران کارگر را گرفت؛ هرچند قطر این موضوع را رد میکند. این کشور بهرغم اختلافات فرهنگی، حالا به نقطهای رسیده است که زمانی تصور آن برایش سخت بود: صدها نفر از بهترین بازیکنان فوتبال جهان و بیش از یک میلیون هوادار در شبهجزیرهای به شکل «شست» در خلیجفارس جمع شدهاند و آماده مسابقاتی هستند که «بازی» را تغییر میدهد.
پیشنهادی که فیفا را از هم گسست
برای بیشتر قرن بیستم، قطر یک کشور بیثمر خلیج فارس بود که بیشتر بهدلیل غواصی مروارید شناخته شده بود تا قدرت سیاسی. مردم آن فقیر بودند و از همسایگان سعودی خود بسیار عقب بودند. بعد ناگهان «گاز» پدیدار شد. کشف بزرگترین میدان گازی جهان در سال۱۹۷۱ منجر به اولین دگرگونی قطر شد: تبدیل آن به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان و جرات بخشیدن به رهبران آن برای اینکه ملت خود را نه تنها زیر سایه همسایگان ثروتمندتر خود نبینند، بلکه بهعنوان یک رقیب واقعی ژئوپلیتیک کشور خود را مطرح کنند. در این راستا تلاش برای میزبانی جام جهانی فقط یک گام دیگر برای محقق کردن این امر بود؛ فرصتی برای معرفی خود، برای بیان داستان خود، در یک صحنه واقعا جهانی.
قطر سالهاست که انتقادات از تلاش خود برای کسب میزبانی جام جهانی (به شیوه غیر معمول) را بهعنوان حسادت یا بدتر از آن، نژادپرستی غربی رد کرده است. اما داشتن پول و جاهطلبی برای میزبانی مسابقات چیز دیگری را نشان میدهد. در سال۲۰۱۰، این بزرگترین مشکل قطر بود. یک هفته یا بیشتر قبل از اینکه دهها عضو کمیته اجرایی فیفا - از جمله سپ بلاتر، رئیس فیفا و پلاتینی - تصمیم بگیرند که کدام یک از پنج کشور را میزبان جامجهانی سال۲۰۲۲ کنند، هواپیمای هارولد ماین نیکولز در زوریخ فرود آمد. ماین نیکولز، شیلیایی متین و شیفته فوتبال، حداقل در تئوری، قدرت قابل توجهی داشت. تیم او وظیفه اساسی را برای بررسی هر یک از کشورها داشت و این تیم در واقع توان کشورها را برای برگزاری جام جهانی ارزیابی میکرد.
گزارشهای ارزیابی که تیم او ارائه کرده بود، در رای کمیته نقش اساسی ایفا میکرد. حکم او درباره قطر که حاصل دیدار سهروزهاش از دوحه در سپتامبر۲۰۰۹ بود، تایید قاطعانهای به این کشور برای میزبانی جام جهانی نمیداد. درحالیکه این کشور از برخی از برنامههای اولیه خود که شامل ساخت جزیره مصنوعی بزرگ برای دیده شدن از فضا، عقبنشینی کرده بود، بازرسان همچنان تردیدهای به ظاهر غیرقابل حلی داشتند: یک: قطر خیلی کوچک بود. مین نیکولز گفت: «این یک مشکل بزرگ برای سازمان بود.» دو: در تابستان هوا در این کشور بسیار گرم است (جامهای جهانی در تابستان برگزار میشود). قطر با ساختن یک استادیوم کوچک برای نشان دادن سیستم تهویه مطبوع آیندهنگر که گفته بود تضمین میکند که همه بازیها در شرایطی نزدیک به ایدهآل برگزار میشوند، تلاش کرده بود تا این نگرانیها را کاهش دهد. ماین نیکولز تحت تاثیر قرار گرفته؛ اما هنوز مساله حل نشده بود.
او گفت: «مشکل برای هواداران در روزهای غیر بازی همچنان پابرجا بود.» او میگفت که دمای هوا در ژوئن ۳۸ یا ۴۰درجه سانتیگراد یا بیش از ۱۰۰درجه فارنهایت است. انجام هیچ کاری در خیابان ممکن نیست. حتی قطریها معتقد بودند که حکم او ضربه کوبندهای بود. یکی از مقاماتی که روی پیشنهاد قطر کار میکرد اذعان کرد که گزارش ارزیابی «شرمآور» بود. هر چه ماین نیکولز با مدیران مختلف و ثروتمندان هیاتمدیره فیفا صحبت میکرد، از اینکه صحبتهای وی را جدی نمیگیرند، بیشتر شگفتزده میشد. او گفت که فقط یکی از آنها درخواست کرده بود که گزارشهای کامل را ببیند. به نظر میرسید که اکثر آنها تصمیم خود را گرفته بودند. او گفت: «آنها به من میگفتند که قطریها واقعا قوی هستند. آنها کسانی بودند که رای دادند. بلافاصله متوجه شدم که قطر برنده خواهد شد.» او تنها نبود.
در آستانه رایگیری، یک مشاور پیشنهاد قطر به یاد میآورد که به یک مقام ارشد قطری مراجعه کرده و از او پرسید که اوضاع چگونه است. او از قطعیت پاسخ شوکه شد: «تمام شد.» حق با او بود. حتی قبل از اینکه بلاتر پاکت را باز و تایید کند که خاورمیانه برای اولینبار میزبان جام جهانی خواهد بود، الجزیره، شبکه خبری مستقر در دوحه، خبر پیروزی قطر را پخش کرده بود. با این حال، پیامدها تازه شروع شده بود. دو نفر از اعضای کمیته حتی اجازه رای دادن را نداشتند. خبرنگاران صدای دو نفر از آنهایی را که قصد داشتند تا رای خود را بفروشند، ضبط کرده بودند و به همین جهت حق رایشان به حالت تعلیق در آمده بود