۰
به بهانه پیروزی بیانکونری در دربی تورین

داستانی از «دلاموله» و برداشت اشتباه از «بانوی پیر»  

تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۱۳
داستانی از «دلاموله» و برداشت اشتباه از «بانوی پیر»  
یاسر سماوات- فقط یک اشتباه کافی بود! اشتباهی مرگ‌بار و صد البته نابخشودنی... تورینو حدود 70 دقیقه مقاومت جانانه‌ای مقابل بیانکونری داشت و بوی تساوی هرآن بیشتر در المپیک تورین به مشام می‌رسید اما سیمونه زازا دقیقه 69 زیر پرس شدید مهاجمان یووه تصمیم می‌گیرد پاس به عقب بدهد. به سنگربان تورینو... اما ماریو مانژوکیچ است که زودتر از سالوادورایچازو به توپ می‌رسد و تکل دروازه‌بان تورینو او را سرنگون می‌کند... بقیه ماجرا هم که مشخص است... نقطه پنالتی...CR7... گلللللل .... ولی یک حرکت عجیب رونالدود! او پس از گل سینه‌اش رابه سینه ایچازو می‌کوبد و بعد از بازی در مصاحبه با توتو اسپورت می‌گوید که 5 هزارمین گل یووه در سری آ را به ثمر رساند و ایچازو هم حرکت خوبی نداشت اما نتوانست توپ را بگیرد... آن‌ها به یک گل دیگر هم در ادامه می‌رسند که با پرچم کمک داور، به درستی مردود اعلام می‌شود و کاش، کاش، کاش داوران و کمک داوران ما این صحنه‌ها را خوب ببینند و با یک پرچم، تیمی را که در کورس قهرمانی است از 2 امتیاز حیاتی محروم نکنند! بگذریم... حضور زازا در تورینو که پیشتر در یوونتوس هم بوده و 5 گل برای بیانکونری زده، آنقدر برای تورینویی‌ها جذاب است که حتی این اشتباه او را ببخشند اما آن‌ها در شبی که شایسته باخت نبودند، سه امتیاز به همشهری کادو دادند تا یووه به ترک‌تازی خود ادامه دهد. این پیروزی باعث شد آن‌ها پس از 58 سال به رکورد تاتنهام، قدرت تازه فوتبال انگلیس و اروپا برسند.
 

یک داستان از دلاموله
آن سوی میدان اما تورینی‌ها نه از بازی بلکه از طلسم دربی تورین ناراحتند. آن‌ها از فصل 95-1994 که یونتوس را در دو بازی رفت و برگشت دبل کردند، تا 20 سال رنگ برد را در دربی ندیدند! سرانجام 26 آوریل 2015 طلسم می‌شکند. هرچند در آن بعدازظهر آندره‌آ پیرلو دقیقه 35 یوونتوس را با یک کاشته دیدنی که به ابتدا به تیرک می‌خورد و سپس تاق توری سنگر زرشکی‌پوشان را می‌بوسد، یک بر صفر پیش می‌اندازد اما 10 دقیقه بعد ماتئو دارمیان با حرکتی عجیب و غریب، توپ را در محوطه جریمه جلو می‌اندازد و میان بهت همه گل مسای را برای تورینو می‌زند تا میزبان بازنده به رختکن نرود. دقیقه 57 دارمیان در نقش سازنده گل، پاسی بسیار زیبا به دهانه دروازه می‌فرستد تا این بار فابیو کوالیارلا سنگر جان لوییجی بوفون را فرو بریزد. یووه پس از گل یکپارچه حمله می‌شود اما فرشته فوتبال این بار دعاهای هواداران تورینو را مستجاب می‌کند. آن‌ها پس از 20 سال فاتح دلاموله می‌شوند. دارمیان و یارانش خوشحال‌ترین مردان روی زمینند. به یقین آن‌ها حتی از بازیکنان تورینو که در 17 نوامبر 1912 یوونتوس را با 8 گل درهم کوبیدند هم خوشحال‌ترند. هرچند بازهم تورینو پس از آن برد بازهم طلسم شد اما به نظر می‌رسید آن‌ها دیشب دست کم بازنده از زمین بیرون نروند ولی این بار فرشته فوتبال چیز دیگری می‌خواست.
 
اشتباه در برداشت از ترجمه تحت‌اللفظی
یوونتوس بدون شک یکی از پرطرفدارترین تیم‌های باشگاهی جهان در کشورمان است. تیم نخست شهر تورین در ایران با نام‌هایی مانند «بانوی پیر» و «بانوی قاتل» هم شناخته می‌شود اما بانوی پیر هرگز به معنای پیرزن نیست. هرچند در کارتون‌هایی که از این تیم در مجلات اروپایی هم منتشر می‌شود به کنایه شمایل پیرزنی با عصا و لباس راه راه دیده می‌شود اما ریشه لغوی بانوی پیر چیست؟
 
این لقب در زبان اصلی Vecchia signora است که برگردان آن به انگلیسی همان Old Lady است اما این فقط ترجمه‌ای تحت‌اللفظی است. چه مراد از این لقب استعاره‌ای از زیبایی و قدرت همیشگی و جاودان یوونتوس از سالیان دور تا امروز است و به هیچ عنوان بار منفی ندارد. واژه پیر در این ترکیب نه به معنای زوال بلکه مترادف با همیشگی و جادوانگی است. یوونتوس همواره تیمی کم فراز و نشیب بوده است. به ویژه از زمانی که خانواده متمول و پرنفوذ آنیلی این باشگاه را خریداری می‌کنند، روند رو به رشد یووه سریع‌تر طی می‌شود تا بانوی پیر، در پهنای گیتی، هواداران فراوانی داشته باشد. آن‌ها آنچنان در فوتبال سرزمین چکمه پوشان و حتی فراتر از آن در قاره سبز ریشه دوانده‌اند که حتی کالچوپولی و سقوط این تیم به سری B هم نتوانست ریشه این درخت استوار را برکند. بلکه یووه حالا تیمی ترسناک است که سال‌هاست به امپراطوری‌اش در فوتبال ایتالیا ادامه می‌دهد. 
 
کد مطلب : ۱۴۴۹۵۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

کلام امیر
لَا غِنَى كَالْعَقْلِ، وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ.

امام(عليه السلام) فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.