این روزها همه «پوچ» را میخواهند؛ شما چطور؟
تاریخ انتشار
شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۲۸
عصر تعادل - اصلا قبل از اینکه فرگی خودش بگوید، میتوانستیم حدس بزنیم، پیرمرد اسکاتلندی چه کسی را وارث تاج و تختش در تئاتر رویاها خواهد کرد. اشتباه نکنید! صحبت از بازخوانی پرونده مویس نیست. او یک اشتباه بود! یا شاید بهتر بگویم؛ مویس یک معما بود. زمانی که سرآلکس فرگوسن خود را در من یو بازنشته کرد، به پادشاهان اساطیری بریتانیا برای خود جانشین انتخاب کرد! سرآلکس باید میراث خود را به جانشینی شایسته میسپرد. او منچستر را به هرآنچه میخواست رسانده بود. هواداران موخاکستری من یو واقعا چه افتخاری بود که با فرگی نصیبشان نشده باشد؟ هیچ!
سالها امپراطوری شیاطین سرخ بر فوتبال جزیره و اروپا و حتی جهان، از فرگی شخصیتی کاریزماتیک ساخته بود، تا آنجا که حتی شکست 6 بر یک در دربی منچستر مقابل سیتی و مانچو هم نتوانست ذرهای از محبوبیت او بکاهد. نه، حتی اگر منچستر 6 بار دیگر برابر همشهری خود تحقیر میشد، خللی به کاریزمای فرگ وارد نمیآمد. چون او سرآلکس بود.
داستان سرالکس و من یو اما چطور آغاز شد؟ سال 1986 را همه فوتبالدوستان با جام جهانی مکزیک، گل مارادونا به انگلیس و دست خدا میشناسند اما درست در همان سال، مدیران منچستریونایتد آوازه مردی را شنیده بودند که لیگ اسکاتلند را از سلطه سلتیک و گلاسکورنجرز خارج کرده، مردی که رئال مادرید را شکست داده و آبردین، تیم کم آوازه اسکاتلندی را قهرمان جام برندگان جام اروپا کرده است. هرچند فرگی در جام جهانی 86 توفیقی با اسکاتلند نداشت و در مرحله گروهی با شکست از آلمان و دانمارک و تساوی با اروگوئه در گروه E چهارم و حذف شد اما این ناکامی، سرآغاز دورانی با شکوه در فوتبال جهان و جزیره بود. فرگوسن ششم نوامبر 1986 چمدانهایش را در فرودگاه منچستر زمین گذاشت تا جانشین ران اتکینسون در راس کادر فنی منچستریونایتد شود.
فرگی برای اولین جام خود در یونایتد 4 سال انتظار کشید تا سرانجام در 1990 با شکست کریستال پالاس در بازی تکراری فینال جام حذفی نخستین جام را برای شیاطین سرخ کسب کند. یک سال بعد در 1991، یک سال پس از شکست انگلیس از آلمان در نیمه نهایی جام جهانی 90 فرگوسن و منچستر در فینال جام برندگان جام باشگاههای اروپا بایرن مونیخ را به زانو درآوردند تا به نوعی از ژرمنها انتقام بگیرند. یک سال بعد آنها با شکست ناتینگهام فارست فاتح جام اتحادیه شدند و با برتری مقابل ستاره سرخ بلگراد سوپرجام اروپا را هم به انگلیس بردند اما رویای فرگی برای کسب نخستین لیگ جزیره در هفته آخر با خوش اقبالی لیدزیونایتد برباد رفت. این انتظار اما یک سال دیگر برآورده شد....
اصلا نیازی به بازخوانی این پرونده نیست. همه شما این داستان را بارها شنیدهاید و خوب میدانید چه اتفاقات رویایی برای من یو افتاد. داستان ما اما چیز دیگری بود. آغاز یک پایان... سال 2013 و وداع تلخ فرگی با تئاتر رویاها و اما تصمیم عجیبش برای سپردن سکان هدایت یونایتد به دیوید مویس! سرمربی اورتون. به راستی معمای مویس چه بود؟ چرا سرآلکس بین این هم مربی دست روی سرمربی تیم دوم شهر لیورپول گذاشت؟ چه چیزی در وجود مویس او را شیفته کرده بود؟ یک فرضیه این میتواند باشد که مربیان اسکاتلندی همواره روزهای خوبی در اولدترافورد داشتند. از جان چپمن، که نخستین مربی غیر انگلیسی من یو محسوب میشود تا چهرههایی مانند اسکات دانکن، مت بازبی، تامی دوچرتی و دیوید سکستون همگی اسکاتلندی بودند و شاید سرآلکس به این فرضیه که مربیان هموطن او تفکری نزدیک به هم دارند رسیده بود اما هرچه بود این فرضیه درست از آب در نیامد... قراداد 6 ساله مویس تنها یک سال دوام آورد و او پس از شکست 2 بر صفر منچستر از اورتون، از تیم سابقش از کار برکنار شد تا ناکامترین اسکاتلندی تاریخ منچستریونایتد لقب بگیرد. مویس رفت تا مدت کوتاهی رایان گیگز، گیگزی افسانهای هدایت شیاطین سرخ را برعهده بگیرد و زمینه حضور لوییز فن خال در تئائر رویاها فراهم شود اما او هم فقط دو سال در منچستر دوام آورد و با وجود فتح جام حذفی از کار برکنار شد.
27 می 2016 صدای قدم های آقای خاص در راهروی ورودی اولدترافورد شنیده شد. ژوزه مورینیو که پیشتر از منچستر یونایتد به عنوان هیولای فوتبال جزیر نام برده بود، پس از اخراج از چلسی به منچستر پیوست و در بدو ورود خود با برتری 3 بر 2 مقابل ساتهمپتون نخستین جام را با شیاطین سرخ به دست آورد. اوضاع در لیگ جزیره خوب نبود و آنها به مقام ششم رضایت دادند اما در لیگ اروپا، مورینیو موفق شد پس از سالها برای سرخهای منچستر جامی اروپایی کسب کند و با پیروزی 2 بر صفر برابر آژاکس آمستردام موفق شد ضمن کسب لیگ اروپا سهمیه لیگ قهرمانان را هم برای شیاطین سرخ کسب کند. او در فصل دوم حضورش در منچستر موفق شد پس از همشهری خود به مقام نایب قهرمانی لیگ جزیره برسد. یونایتد در دربی برگشت لیگ هم در حالی که 2 بر صفر در نیمه نخست از پپ و شاگردانش عقب بود با درخشش پول پوگبا موفق شد 3 بر 2 همشهری مغرور را از پا در آورد.
اوج کار مورینیو اما شکست تاتنهام در نیمه نهایی جام حذفی بود. جایی که او پنجه در پنجه پوچتینو انداخت و هرچند گل نخست را پذیرفت اما در ا دامه 2 بر یک تاتنهام قدرتمند را شکست داد تا قدرت نوخواسته فوتبال اروپا و جهان یک سال دیگر بدون دریافت هیچ جامی به کار خود پایان بدهد...
فوتبال بی رحم اما روزهای خوش را زیاد به خاطر نمیسپارد. فصل کابوس وار مو و من یو در سومین سال حضورش آغاز شد. جایی که پوچتینو و تاتنهام در اولدترافورد با سه گل شیاطین سرخ را در هم کوبیدند و در ادامه هم بدبیاریهای منچستر پشت سر هم ادامه یافت تا آنجا که مورینیو اعتراف کرد تیمش نه تنها مدعی قهرمانی نیست بلکه می تواند نهایتا به مقام چهارم لیگ دست پیدا کند. این مصاحبه غم انگیز پایان کار مو در منچستر بود. حالا او هم از سمت خود برکنار شد تا اولهگنار سولسشیر، ذخیره طلایی سرآلکس از نروژ به انگلیس بیاید و زمام امور را تا پایان فصل در دست بگیرد اما هردو طرف میدانند این همکاری موقتی است و منچستریونایتد به دنبال مربی ای بسیار بزرگ میگردد. یک مربی صاحب سبک که غرور جریحه دار شده شیاطین سرخ را به آنها بازگرداند.
طبیعی است خانواده گلیزر (مالکان منچستریونایتد) به دنبال بهترین گزینه باشند. بهترین مربی دنیا اما چه کسی است؟ این بار هم فرگی نظر داده اما مرد موردنظر سرآلکس این دفعه مربیای بسیار بزرگ و موفق است. مربیای که با شاگردانش بزرگی میکند. مردی که از هیچ چیز و هیچکس نمیترسد. در یک کلام بهترین مربی حال حاضر جهان. بله او کسی نیست جز مائوریسیو پوچتینو.
رویای منچستر اما به این سادگیها به واقعیت نمیپیوندد. اول اینکه تاتنهام به هیچ وجه حاضر نیست مربی موفق خود را از دست بدهد. پوچ برنامهای بلند مدت به تاتنهام داده و حالا که خود را از همیشه به اهدافش نزدیکتر میبیند، انتقالش از لندن به منچستر کمی دور از ذهن به نظر میرسد. مشکل دوم اما مشتری پروپا قرصتر مائوریسیو است. رئال مادرید با رفتن زینالدین زیدان و استخدام لوپتگی به فرجامی نرسید. حالا ساری هم در رئال اوضاعی مشابه سولسشایر در منچستر دارد. او هم سرمربی موقت محسوب میشود و انتخاب اول پرز هم بدون شک پوچتینو است. حالا باید منتظر ماند و دید پوچ بر سر این سه راهی چه میکند. در تاتنهام میماند و با قهرمانی در لیگ قهرمانان، لیگ جزیره و اف ای کاپ نام خود را در فوتبال جهان جاودانه میکند؟ به اولدترافورد میرود و روی داغترین صندلی تئاتر رویاها مینشید... یا به مادرید میرود و فصلی نوین را با قوهای سپید برنابئو آغاز خواهد کرد؟
سالها امپراطوری شیاطین سرخ بر فوتبال جزیره و اروپا و حتی جهان، از فرگی شخصیتی کاریزماتیک ساخته بود، تا آنجا که حتی شکست 6 بر یک در دربی منچستر مقابل سیتی و مانچو هم نتوانست ذرهای از محبوبیت او بکاهد. نه، حتی اگر منچستر 6 بار دیگر برابر همشهری خود تحقیر میشد، خللی به کاریزمای فرگ وارد نمیآمد. چون او سرآلکس بود.
داستان سرالکس و من یو اما چطور آغاز شد؟ سال 1986 را همه فوتبالدوستان با جام جهانی مکزیک، گل مارادونا به انگلیس و دست خدا میشناسند اما درست در همان سال، مدیران منچستریونایتد آوازه مردی را شنیده بودند که لیگ اسکاتلند را از سلطه سلتیک و گلاسکورنجرز خارج کرده، مردی که رئال مادرید را شکست داده و آبردین، تیم کم آوازه اسکاتلندی را قهرمان جام برندگان جام اروپا کرده است. هرچند فرگی در جام جهانی 86 توفیقی با اسکاتلند نداشت و در مرحله گروهی با شکست از آلمان و دانمارک و تساوی با اروگوئه در گروه E چهارم و حذف شد اما این ناکامی، سرآغاز دورانی با شکوه در فوتبال جهان و جزیره بود. فرگوسن ششم نوامبر 1986 چمدانهایش را در فرودگاه منچستر زمین گذاشت تا جانشین ران اتکینسون در راس کادر فنی منچستریونایتد شود.
فرگی برای اولین جام خود در یونایتد 4 سال انتظار کشید تا سرانجام در 1990 با شکست کریستال پالاس در بازی تکراری فینال جام حذفی نخستین جام را برای شیاطین سرخ کسب کند. یک سال بعد در 1991، یک سال پس از شکست انگلیس از آلمان در نیمه نهایی جام جهانی 90 فرگوسن و منچستر در فینال جام برندگان جام باشگاههای اروپا بایرن مونیخ را به زانو درآوردند تا به نوعی از ژرمنها انتقام بگیرند. یک سال بعد آنها با شکست ناتینگهام فارست فاتح جام اتحادیه شدند و با برتری مقابل ستاره سرخ بلگراد سوپرجام اروپا را هم به انگلیس بردند اما رویای فرگی برای کسب نخستین لیگ جزیره در هفته آخر با خوش اقبالی لیدزیونایتد برباد رفت. این انتظار اما یک سال دیگر برآورده شد....
اصلا نیازی به بازخوانی این پرونده نیست. همه شما این داستان را بارها شنیدهاید و خوب میدانید چه اتفاقات رویایی برای من یو افتاد. داستان ما اما چیز دیگری بود. آغاز یک پایان... سال 2013 و وداع تلخ فرگی با تئاتر رویاها و اما تصمیم عجیبش برای سپردن سکان هدایت یونایتد به دیوید مویس! سرمربی اورتون. به راستی معمای مویس چه بود؟ چرا سرآلکس بین این هم مربی دست روی سرمربی تیم دوم شهر لیورپول گذاشت؟ چه چیزی در وجود مویس او را شیفته کرده بود؟ یک فرضیه این میتواند باشد که مربیان اسکاتلندی همواره روزهای خوبی در اولدترافورد داشتند. از جان چپمن، که نخستین مربی غیر انگلیسی من یو محسوب میشود تا چهرههایی مانند اسکات دانکن، مت بازبی، تامی دوچرتی و دیوید سکستون همگی اسکاتلندی بودند و شاید سرآلکس به این فرضیه که مربیان هموطن او تفکری نزدیک به هم دارند رسیده بود اما هرچه بود این فرضیه درست از آب در نیامد... قراداد 6 ساله مویس تنها یک سال دوام آورد و او پس از شکست 2 بر صفر منچستر از اورتون، از تیم سابقش از کار برکنار شد تا ناکامترین اسکاتلندی تاریخ منچستریونایتد لقب بگیرد. مویس رفت تا مدت کوتاهی رایان گیگز، گیگزی افسانهای هدایت شیاطین سرخ را برعهده بگیرد و زمینه حضور لوییز فن خال در تئائر رویاها فراهم شود اما او هم فقط دو سال در منچستر دوام آورد و با وجود فتح جام حذفی از کار برکنار شد.
27 می 2016 صدای قدم های آقای خاص در راهروی ورودی اولدترافورد شنیده شد. ژوزه مورینیو که پیشتر از منچستر یونایتد به عنوان هیولای فوتبال جزیر نام برده بود، پس از اخراج از چلسی به منچستر پیوست و در بدو ورود خود با برتری 3 بر 2 مقابل ساتهمپتون نخستین جام را با شیاطین سرخ به دست آورد. اوضاع در لیگ جزیره خوب نبود و آنها به مقام ششم رضایت دادند اما در لیگ اروپا، مورینیو موفق شد پس از سالها برای سرخهای منچستر جامی اروپایی کسب کند و با پیروزی 2 بر صفر برابر آژاکس آمستردام موفق شد ضمن کسب لیگ اروپا سهمیه لیگ قهرمانان را هم برای شیاطین سرخ کسب کند. او در فصل دوم حضورش در منچستر موفق شد پس از همشهری خود به مقام نایب قهرمانی لیگ جزیره برسد. یونایتد در دربی برگشت لیگ هم در حالی که 2 بر صفر در نیمه نخست از پپ و شاگردانش عقب بود با درخشش پول پوگبا موفق شد 3 بر 2 همشهری مغرور را از پا در آورد.
اوج کار مورینیو اما شکست تاتنهام در نیمه نهایی جام حذفی بود. جایی که او پنجه در پنجه پوچتینو انداخت و هرچند گل نخست را پذیرفت اما در ا دامه 2 بر یک تاتنهام قدرتمند را شکست داد تا قدرت نوخواسته فوتبال اروپا و جهان یک سال دیگر بدون دریافت هیچ جامی به کار خود پایان بدهد...
فوتبال بی رحم اما روزهای خوش را زیاد به خاطر نمیسپارد. فصل کابوس وار مو و من یو در سومین سال حضورش آغاز شد. جایی که پوچتینو و تاتنهام در اولدترافورد با سه گل شیاطین سرخ را در هم کوبیدند و در ادامه هم بدبیاریهای منچستر پشت سر هم ادامه یافت تا آنجا که مورینیو اعتراف کرد تیمش نه تنها مدعی قهرمانی نیست بلکه می تواند نهایتا به مقام چهارم لیگ دست پیدا کند. این مصاحبه غم انگیز پایان کار مو در منچستر بود. حالا او هم از سمت خود برکنار شد تا اولهگنار سولسشیر، ذخیره طلایی سرآلکس از نروژ به انگلیس بیاید و زمام امور را تا پایان فصل در دست بگیرد اما هردو طرف میدانند این همکاری موقتی است و منچستریونایتد به دنبال مربی ای بسیار بزرگ میگردد. یک مربی صاحب سبک که غرور جریحه دار شده شیاطین سرخ را به آنها بازگرداند.
طبیعی است خانواده گلیزر (مالکان منچستریونایتد) به دنبال بهترین گزینه باشند. بهترین مربی دنیا اما چه کسی است؟ این بار هم فرگی نظر داده اما مرد موردنظر سرآلکس این دفعه مربیای بسیار بزرگ و موفق است. مربیای که با شاگردانش بزرگی میکند. مردی که از هیچ چیز و هیچکس نمیترسد. در یک کلام بهترین مربی حال حاضر جهان. بله او کسی نیست جز مائوریسیو پوچتینو.
رویای منچستر اما به این سادگیها به واقعیت نمیپیوندد. اول اینکه تاتنهام به هیچ وجه حاضر نیست مربی موفق خود را از دست بدهد. پوچ برنامهای بلند مدت به تاتنهام داده و حالا که خود را از همیشه به اهدافش نزدیکتر میبیند، انتقالش از لندن به منچستر کمی دور از ذهن به نظر میرسد. مشکل دوم اما مشتری پروپا قرصتر مائوریسیو است. رئال مادرید با رفتن زینالدین زیدان و استخدام لوپتگی به فرجامی نرسید. حالا ساری هم در رئال اوضاعی مشابه سولسشایر در منچستر دارد. او هم سرمربی موقت محسوب میشود و انتخاب اول پرز هم بدون شک پوچتینو است. حالا باید منتظر ماند و دید پوچ بر سر این سه راهی چه میکند. در تاتنهام میماند و با قهرمانی در لیگ قهرمانان، لیگ جزیره و اف ای کاپ نام خود را در فوتبال جهان جاودانه میکند؟ به اولدترافورد میرود و روی داغترین صندلی تئاتر رویاها مینشید... یا به مادرید میرود و فصلی نوین را با قوهای سپید برنابئو آغاز خواهد کرد؟
یاسر سماوات