بایدن باز میگردد؟
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۹
این هفته اتفاقی غیرعادی برای جو بایدن رخ داد. نتیجه یک نظرسنجی معتبر انجام شده توسط «اکونومیست» و «یوگاو» نشان داد که بایدن از جایگاه مثبتی برای تایید مقام ریاست جمهوری نزد افکار عمومی برخوردار است و ۵۰ درصد از رای دهندگان ثبت نام کننده برای شرکت در انتخابات او را تایید کرده و ۴۷ درصد با نامزدی دوباره او مخالفت کردهاند. این نظرسنجی یک امر دور از ذهن به نظر میرسید. میزان موافقت با بایدن از تابستان به این سو بهبود یافته اما میانگین نتایج نظرسنجی در حمایت از او هنوز زیر ۴۵ درصد باقی مانده است. شاید هرگونه پیشرفت و بهبودی در جایگاه بایدن نزد افکار عمومی با افشای بیشتر اسناد طبقهبندی شدهای که در دفتر او پنهان شده بود دشوارتر شود. با این وجود، در حالی که جمهوری خواهان کنگره خود را برای یکسال دعوای داخلی و تنشهای مالی آماده میکنند ارزش آن را دارد که برای بازگشت واقعی بایدن یعنی بازگشت به میزان محبوبیت واقعی او جایی را در نظر بگیریم.
پیش از انتخابات میان دورهای سه گناه اصلی بر گردن دولت بایدن بود. نخست تصمیمات اولیه کاخ سفید برای محدود کردن تولید انرژی سپس لغو برخی از سیاستهای مهاجرتی ترامپ (که پس از آن با افزایش قیمت گاز و بحران مرزی همراه شد) و سوم هزینههای زیاد صرف شده در طرح نجات امریکا که به افزایش نرخ تورم دامن زد. هم چنین، دولت بایدن اعتدالی واقعی را در زمینه مسائل فرهنگی از خود نشان نداد در حالی که ویژگی اصلیای که بایدن با آن شناخته شده بود یک کاتولیک، دموکرات و «میانه رو» بود.
یکی از موارد ناکامی بایدن که باید به آن اشاره کرد عقب نشینی ناموفق نیروهای امریکایی از افغانستان بود. البته این موضوعی اصلی و محوری در رقابتهای انتخابات میان دورهای نبود و نکته دیگر آن که علیرغم اجرای فاجعه بار طرح خروج نیرو از افغانستان تصمیم گیری در این باره ضروری و جسورانه بود. با این وجود، اگر به میزان محبوبیت بایدن توجه کنیم سقوط کابل نقطه عطف بزرگی به نظر میرسد لحظهای که اولین تردیدهای جدی را در مورد صلاحیت دولت بایدن نزد افکار عمومی ایجاد کرد.
بنابراین، تصور بازگشت بایدن مستلزم آن است که بایدن بر این تصویر ایجاد شده از خود و دولتاش غلبه کرده و یا روند معکوسی را طی کند تا تنها از اهمیت آن کاسته شود. در مورد اقتصاد، چنین سناریویی به این صورت خواهد بود: مجلس نمایندگان جمهوری خواه هرگونه احتمال هزینههای تورمی جدید را از بین میبرد، نرخ تورم بدون افزایش میزان بیکاری به سیر نزولی خود ادامه خواهد داد، باز شدن فضا در چین پس از کنار گذاشتن سیاست کووید صفر به روند عادیسازی اقتصاد جهانی کمک میکند و سلاح انرژی پوتین نه یک کشمکش مداوم بلکه یک ضربه یکباره خواهد بود و امریکا بدون رکودی واقعی از این دوره عجیب پسا کوویدی عبور خواهیم کرد.