در لبنان چه خبر است؟
3 آذر 1401 ساعت 15:15
با مسدود شدن حسابهای بانکی و غیرقابل دسترس بودن پس انداز در بانکهای لبنان سپرده گذاران لبنانی برای برداشت پول خود به شیوهها و ابزارهای شدیدی روی آورده اند: برداشت نقدی پول با توسل به اسلحه. بسیاری از لبنانی از این افراد به عنوان قهرمان استقبال میکنند در حالی که مقامهای دولتی از پیگرد قانونی آنان طفره رفته اند.
کریستف رویتر، روزنامه، نویسنده و خبرنگار جنگی آلمانی است. او فارغ التحصیل رشتههای علم سیاسی و مطالعات اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه هامبورگ است. او از سال ۲۰۰۳ میلادی خبرنگار امور بین الملل در بغداد و کابل بود و برای نشریات معتبر آلمانی، چون اشترن و دی زایت فعالیت کرده است. او در سال ۲۰۰۷ میلادی برنده جایزه اکسل اسپرینگر بزرگترین غول رسانهای آلمان شد.
در سال ۲۰۰۲ میلادی کتاب او درباره بمبگذاری انتحاری با عنوان "زندگی من یک اسلحه است" منتشر شد. این کتاب در سال ۲۰۰۴ میلادی به زبان انگلیسی توسط انتشارات دانشگاه پرینستون ترجمه منتشر شد و از سوی روزنامه "واشنگتن پست" به عنوان اثری مهم ارزیابی شد. این کتاب به هفت زبان دیگر از جمله ایتالیایی، سوئدی و لهستانی ترجمه شده است. رویتر به زبان عربی مسلط است. او از سال ۲۰۱۱ میلادی تا به امروز با نشریه "اشپیگل" همکاری میکند. پس از تسلط طالبان بر افغانستان در تابستان ۲۰۲۱ میلادی رویتر به کابل سفر کرد و از وضعیت آن کشور پس از قدرت گیری طالبان گزارش تهیه کرد.
پس از حمله روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی او برای نشریه اشپیگل در مورد رویدادهای جنگی از کی یف گزارش داد. مجله "مدیوم" در سال ۲۰۱۲ میلادی به دلیل گزارشهای رویتر از جنگ داخلی سوریه او را به عنوان گزارشگر سال انتخاب کرد. او برای کتاب منتشر شده اش تحت عنوان "قدرت سیاه: دولت اسلامی (داعش) و استراتژیستهای ترور" در آوریل ۲۰۱۵ میلادی برند جایزه کتاب غیر داستانی NDR Kultur را دریافت کرد. او در ژوئن ۲۰۲۲ میلادی برنده جایزه "هانس یواخیم فردریش" برای گزارش هایش شد.
آخرین برداشت نقدی "بسام حسین" مستلزم آمادگی نسبتا غیر عادیای بود. او تقریبا نیم میلیون پوند لبنان را برای ۱۵ لیتر بنزین خرج کرد او پیشتر یک شات گان و مهمات آن را در منزل داشت. این مربی ۴۲ ساله تناسب اندام اسلحه و مهمات مرتبط با آن را در صبح ۱۱ آگوست با خود برد تا وارد بانک فدرال در محله مرکزی بیروت شود. او چند دقیقه بیرون از بانک منتظر ماند و سپس با اسلحه از کنار عابران پیاده وحشت زده عبور کرد و وارد بانک شد. یک دست اش روی ماشه بود و با استفاده از دست دیگر برای پاشیدن بنزین روی میزها آماده بود. او فریاد زد: «یا پول ام را میگیرم یا در این تلاش جان ام را از دست خواهم داد»!
پاسخ رئیس شعبه بانک این بود: «بسیار خب بسام. شما ۴۰۰ دلار را در ماه جاری دریافت خواهید کرد». حسین با موهای ژولیده و ریش تا شانه اش گویی که در حال ایفای نقش دزد بانک بود، اما در واقع، او قصد سرقت از بانک را نداشت. او تنها سعی داشت از حساب بانکی خود پول برداشت کند. او به رئیس بانک گفت: «فکر میکنی من احمق هستم؟ پس همه پول ام را میخواهم. کل پس اندازم که ۲۱۰ هزار دلار است». این پس اندازی بود که بخش اعظم آن از فروش خانه پدر و مادر او به دست آمده بود. یکی از کارمندان بانک پاسخ داد دیگر هیچ دلاری در آن شعبه وجود ندارد و تنها پوند لبنان را دارند.
او گفت: «ما باید پول را تهیه کنیم» و افزود این کار مدتی به طول میانجامد. بسام حسین پاسخ داد: «پس یک شب طولانی را خواهیم داشت». حسین میگوید: «این احتمال وجود داشت که به سوی او شلیک کنم». حسین اکنون داستان را چند هفته پس از آن رویداد در خانه اش در حومه شهر با منظرهای رو به دریا و باند فرودگاه تعریف میکند. او میگوید: «وقتی به عقب نگاه میکنم من از این بابت متاسف هستم. با این وجود، واقعیت آن است که آنان به من دروغ میگفتند و اجازه برداشت هیچ پولی را از حساب ام نمیدادند. من برای مراقبتهای درمانی و پزشکی پدرم به پول نیاز داشتم». پدر حسین در مراحل پایانی ابتلا به بیماری آلزایمر به سر میبرد.
"تسلیم نشو"!
بسام حسین در ساعت ۸:۳۰ صبح وارد بانک شد و بلافاصله پس از آن نیروهای پلیس و ارتش در بیرون موضع گرفتند. یکی از مشتریان زن داخل بانک غش کرد. بانک از جمعیت تخلیه شد. حسین اعلام کرد همه میتوانند بروند به جز مدیر شعبه. با این وجود، دو کارمند دیگر و یکی از مشتریان تصمیم گرفتند در بانک بمانند. حسین آن روز را به یاد میآورد و میگوید: «آن مشتری گفت ۶ میلیون پوند در حساب اش مسدود شده و میخواهد به من ملحق شود تا پول او را نیز از بانک بگیرم».
با این وجود، دلارها نرسیدند. ساعتها گذشت تا آن که در ساعت ۲ بعدازظهر، بانک ۵ هزار دلار پیشنهاد داد. حسین در آن زمان تلاش کرد تا با قنداق اسلحه یکی از پنجرهها را بشکند، اما موفق نشد. شیشهها محکم بودند. حسین عصبانی شد. همان طور که فیلمهای دوربینهای امنیتی نشان میدهد او دوباره شروع به ریختن بنزین کرد و اسلحه شات گان خود را که برای شکار خریده بود به سمت خود و دیگران گرفت.
در حالی که یک واحد تاکتیکی ویژه بیرون جمع شده بود تا برای هجوم به شعبه آماده شود (دست کم آن گونه که بعدا مدعی شدند) گروهی از تماشاگران آن رویداد حسین را از طریق یک بلندگو تشویق کردند. آنان گفتند:"تسلیم نشو! بجنگ! ما با تو هستیم"! رستوران محبوب T-Marbouta تماس گرفت تا از حسین بپرسد که آیا میتواند برای تمام کسانی که داخل بانک بودند غذای گرم بفرستد یا خیر.
حسین میگوید:«کار خطرناکی بود و از طرف دیگر مجبور شدم این کار را انجام دهم».
در حالی که افراد حاضر در شعبه بانک در میان بوی بد بنزین ساندویچهای شاورما، سیب زمینی با طعم سیر و سالاد میخوردند هر ساعت پیشنهادهای تازهای از مدیریت بانک مطرح میشد: ۱۰ هزار دلار، ۱۵ هزار دلار و ۲۰ هزار دلار. هنگام غروب آفتاب در ساعت ۶:۳۰ عصر یک مذاکره کننده پیشنهاد ۳۵ هزار دلاری را به حسین ارائه کرد و این شرط را مطرح کرده بود که در صورتی که او فوراً به خانه اش بازگردد این پول پرداخت خواهد شد.
او گفت: «مبلغ را قبول کنید در غیر این صورت آنان (نیروهای پلیس) به ساختمان حمله خواهند کرد». بسام حسین به بانک ناسزا گفت و اسلحه را به سمت خود گرفت و پیشنهاد را پذیرفت. او تنها در آن لحظه کاملا متوجه شد که اقداماش تا چه اندازه میتوانست به حمام خون منتهی شود. امروز او با صدایی آرام میگوید: «واقعا بسیار خطرناک بود. از سوی دیگر، مجبور شدم این کار را انجام دهم». به محض این که برادرش با ۳۵۰۰۰ دلار به سلامت به خانه رسید او آخرین گروگان یعنی مدیر شعبه را آزاد کرد و خود را تسلیم کرد. جنایتکاران واقعی
"بسام حسین" اولین فردی نبود که سعی کرد از این طریق به پس انداز خود در بانک دسترسی پیدا کند و مطمئنا آخرین نفر نیز نخواهد بود. در ماه ژانویه، یک صاحب مغازه از دره بقاع پس از آن که مدیر شعبه از صدور چک مبلغ مجاز برای وی امتناع ورزید تهدیدی را مبنی بر به آتش کشیدن خود و شعبه بانک مطرح کرد چکی که تنها میتوانست به حساب مسدود شدهای دیگری پرداخت کند و یا آن که میتوانست آن را با یک پنجم ارزش واقعی در بازار سیاه مبادله کند.
در ماه سپتامبر، یک طراح داخلی در بیروت با یک اسلحه اسباب بازی به بانک حمله کرد تا بتواند به پس اندازش به منظور درمان بیماری سرطان خواهرش دسترسی پیدا کند. در اوایل نوامبر، یک بازنشسته معلول پس از خلع سلاح در تلاش اولیه برای دومین بار ظرف مدت چند هفته اقدام مشابهی را برای برداشت پول از حساب اش به منظور تحصیل پسرش انجام داد.
نزدیک به ۲۰ مورد اقدام مشابه وجود دارد که یا ناموفق بوده یا گزارش نشده اند. به طور معجزه آسایی، تا کنون در جریان این اقدامات به هیچ فردی آسیبی نرسیده است. در این میان، عاملان حمله به بانکها در تصور افکار عمومی به عنوان قهرمان قلمداد میشوند.
"اشپیگل" با چهار تن از شناخته شدهترین سپرده گذاران مسلح بانک ملاقات کرد. تمام این افراد اشاره کردند که فارغ از مجرم قلمداد شدن آنان در واقع قربانیانی هستند که صرفا در تلاش بودند تا پول خود را که پیشتر در بانک سپرده گذاری کرده بودند پس بگیرند.
وضعیت فروپاشی مالی از اکتبر ۲۰۱۹ میلادی آغاز شد در آن زمان تمام تلاشها برای نجات کشور در زمانی که "ریاض سلامه" رئیس بانک مرکزی بود و از او به عنوان یک شعبده باز مالی یاد شده بود به شکست انجامید. بدبختی اصلی آن بود که سلامه به همراه نخبگان متشکل از جنگ سالاران سابق و رهبران مذهبی سیستمی را ایجاد کردند که بر اساس آن بانکها با وعدههای نرخ سود ۱۰ درصدی یا بالاتر سپرده گذاران را جذب میکردند و با همان نرخ سود بالا به دولت وام میدادند و به طور مصنوعی نرخ ارز را از سال ۱۹۹۷ میلادی ثابت نگهداشته بودند.
این وضعیت تا زمانی ادامه یافت که بدهیهای دولتی به سطح بی سابقهای افزایش یافت، اعتماد سرمایه گذاران از بین رفت و ورود سپردههای جدید دیگر برای حفظ سیستم کافی نبود و حباب ایجاد شده ترکید.
این روزها ارزش پوند لبنان تنها به ۴ درصد از سطح قبل از بحران سقوط کرده است. از سال ۲۰۱۹ میلادی بانکها داراییهای سپرده گذاران را مسدود کرده اند و تنها اجازه برداشتهای جزئی را دادند و معمولا پرداخت را به پوند با نرخهای مبادله منسوخ شده انجام میدادند بدان معنا که هر پرداختی تنها کسری از ارزش دلاری آن بود.
رکود عمدی لبنان
با این وجود، رهبران لبنان کماکان اصلاحات را رد میکنند و از حسابرسی بانک مرکزی خودداری میورزند و هم چنین قصد دارند مذاکرات با صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سایر دولتها را تضعیف کنند. سوئیس، فرانسه و آلمان همگی پس از آن که مشخص شد صدها میلیون دلار از حساب بانک مرکزی لبنان به یک شرکت ثبت شده در جزایر ویرجین بریتانیا که گمان میرود برادر سلامه در آن دخیل بوده واریز شده تحقیقاتی را علیه شخص او آغاز کرده اند.
زمانی که یک قاضی شجاع لبنانی دستور بازرسی از دفتر برادر سلامه را صادر کرد نخست وزیر لبنان شخصا وارد عمل شد تا روند تحقیقات متوقف شود. در اوایل سال جاری بانک جهانی اعلام کرد: «رکود عمدی اقتصاد لبنان توسط نخبگان آن کشور که مدت هاست دولت را تسخیر کرده و با رانتهای اقتصادی آن زندگی میکنند سازماندهی شده است».
شاید بتوان فکر کرد که چنین وضعیتی دلیل کافی برای جمعیتی که به سرعت فقیر میشوند فراهم میکند تا رهبران شان را سرنگون کنند. با این وجود، مسئله قدرت تاکنون مانع از هرگونه تلاشی شده است. علیرغم آن که نخبگان لبنانی مانند یک کارتل در غارت دسته جمعی کشور عمل میکنند آنان با موفقیت تضمین کرده اند که پیروان خود تقسیم شده باقی بمانند. لبنان به بیش از ۱۲ گروه و فرقه مختلف تقسیم شده که همگی نسبت به یکدیگر بی اعتماد هستند و ترس از تکرار جنگ داخلی هر موضوع دیگری را تحت الشعاع قرار داده است. این یک سیستم شیطانی کامل برای ویران کردن کشور و از بین بردن ثروت آن است.
کد مطلب: 152920
آدرس مطلب: http://www.asretaadol.ir/news/152920/لبنان-خبر
عصر تعادل
http://www.asretaadol.ir